چکیده:
از دیرباز بویژه در سالهای اخیر که آثار ادبی جهان و شخصیت اجتماعی بزرگان ادب
مورد تحلیل قرار گرفته، شیخ اجل سعدی شیرازی و آثار او نیز در ترازوی نقد درآمده
است.گرچه کلام سعدی و مضمون آن روشن است لکن به علت وجود مفاهیم مختلف از سیاست
گرفته تا اقتصاد و فلسفه و عرفان و اخلاق و شرع و...در آثار او اظهار نظر درباره او
و طبقه اجتماعی وی مشکل بوده است و گاهی این قضاوتها در مقابل هم قرار گرفتهاند.در این مقاله سعی بر آن شده است تا به استناد ادعای سعدی در مورد خود و با تکیه
بر مفاهیم برجسته کلام او، استدلال گردد که سعدی رسما در زمره عارفان عصر خود بوده
است.او خود به صراحت و دیگران در عمل این امر را پذیرفتهاند و گفتار حاضر نیز در
صدد اثبات این مطلب است.
خلاصه ماشینی:
"لکن برای مثال به چند مورد اشاره میشود:در باب فنا فی الله که یکی از مفاهیم بحثانگیز عرفان میباشد و سرانجام عطار با هنرمندی خاص این موضوع را در قالب داستان تمثیلیسیمرغدر منطق الطیر بیان کرده است، سعدی در فضای دو بیت به شیوهای روشن این قضیه را ذکر میکند:رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیندبنگر که تا چه حد است مقام آدمیتطیران مرغ دیدی تو زپای بند شهوتبه درآی تا ببینی طیران آدمیت(سعدی، 98:1366)و در باب اخلاص گوید:عبادت به اخلاص نیت نکوستوگرنه چه آید زبی مغز پوستبرو جان بابا در اخلاص پیچکه نتوانی از خلص رستن به هیچ(بوستان، 142:1368 ب)در نهی از خودبینیبزرگان نکردند در خود نگاهخدابینی از خویشتن بین مخواه(همان، 115)در ترک ریا گوید:زاهدی مهمان پادشاهی بود.
وی نسبت به آدمیان که در واقع اعضای یکدیگر و هر کدام به منزله عضوی از یک پیکرند، بسیار مهربان و چنین سفارش میکند:بنی آدم اعضای یکدیگرندکه در آفرینش زیک گوهرندچو عضوی به درد آورد روزگاردگر عضوها را نماند قرارتو کز محنت دیگران بیغمینشاید که نامت نهند آدمی(سعدی، 66:1368 الف)او در هر داستانی که از زبان این و آن نقل میکند چنان که زمینه مناسب گردد، غم و درد دیگران را یادآور میشود:چو بینم که درویش و مسکین نخوردبه کام اندرم لقمه زهر است و درد(سعدی، 58:1368 ب)الا گر طلبکار اهل دلیزخدمت مکن یک زمان کاهلی(همان، 94)کسی زین میان گوی دولت ربودکه در بند آسایش خلق بود(همان، 65)چون خدمت را عین طریقت میداندناندهیرا از کرامات به حساب میآوردکرامت جوانمردی و ناندهی استمقالات بیهوده طبل تهی است(همان، 89)وی نه تنها طریقت را خدمت به خلق تعبیر کرده است حتی احسان و خدمت را بر عبادات نیز ترجیح میدهد:به احسانی آسوده کردن دلیبه از الف رکعت به هر منزلی(همان، 84)از نظر او سیرت اخوان الصفا باید چنان باشد که در هر کاری مصالح و منافع همنوعان را بر منافع خود ترجیح دهند:بزرگی را پرسیدم از سیرت اخوان الصفا."