چکیده:
در این مقاله سعی میشود که شعر بیدل و نیما-دو گوینده بزرگ از دو عصر ادبی-از
جهت صور خیال شاعرانه مورد بررسی و مداقه قرار گیرد.چون برخی محققان را نظر بر آن
است که صور خیال شاعران شعر نو برخاسته از تخیلات شاعران سبک هندی است و تحقیقات
متعددی در این خصوص به عمل آوردهاند.در این مقاله یازده محور برای بررسی صور خیال
بیدل و نیما گزینش گردید و سعی شد میزان متناسبی از شعر دو شاعر انتخاب شود و با
روشهای آماری درباره موضوع بروشنی بحث گردد.
خلاصه ماشینی:
"البته باید در نظر داشت که ابداع در کلام بیدل آنهم در محدوده استعاره بنوعی با پیچیدگی لفظ همراه است که سبب ایهام میگردد:همان بهتر که پیش از خاک گشتن بینشان باشمدماغ شهرت عنقا ندارد ریزش بالمبه رنگ آب میگردم زشرم خود نماییهاکه سیلابی کند در خانه آئینه تمثالم(دیوان بیدل، 92:1371)در عوض کلام نیما گرایش به سادگی دارد:وقتی که موج بر زیر آب تیرهتر میرفت.
تشبیهات دو شاعر از جهت دو رکن تشبیه در جدول شماره 3 نشان داده میشود:جدول شماره 3حاصل اینکه نیما کمتر و بیدل بیشتر میکوشند، بیشتر امور معقول را محسوس جلوه دهند:نیما گاه در تلاش است امور محسوس را به وهمی تشبیه کند که با آنکه سادهاند لیکن خیال انگیزاند، اما بیدل تا این حد اصرار ندارد.
نیما در راهی که پیش گرفته بیگمان به سبک هندی نظر داشته است با این تفاوت که بیدل در خیال شاعرانه خویش سعی دارد، پا به سرزمینهای دستنخورده و تا حدودی مبهم بگذارد و مضمون عادی خویش را با اینگونه تکلفها کمال مطلق بخشد، به گونهای که هیچ کس را یارای نزدیک شدن به دامنه تصاویر او نباشد، نیما درصدد است، مضامین کلام خود را در دسترس مردم کوچه و بازار قرار دهد، لذا صور خیالی که در شعرش دیده میشود، در آن حدست که مقبول اذهان همگان واقع شود و درک آن بر خوانندگان دشوار نیاید، به عبارت دیگر، گونههای خیال نمکی است بر خوان سرودههای واقعگرایانه او."