چکیده:
در این مقاله، تلاش شده است تا بیع سهام شرکتهای سهامی با توجه به قوانین
موضوعه و منابع فقهی و دیدگاههای حقوقدانها، تجزیه و تحلیل شود.این تحقیق، نشان
میدهد که منظور از واژه «عین»در تعریف عقد بیع مذکور در ماده 338 قانون مدنی فقط
اموال مادی نیست؛بلکه افزون بر آن، اموال غیرمادی از قبیل سهام شرکتهای سهامی و
همه حقوق مالی مانند حق مؤلف و حق سرقفلی را نیز در بر میگیرد.به تعبیر دیگر،
«عین»افزون براین که عین مادی را شامل میشود، اموال معنوی یا عین معنوی را نیز
شامل میگردد.در این تحقیق، ماهیت حقوقی سهام که در قانون تجارت مشخص نشده است، با
استفاده از دیگر مقررات قانونی و همچنین با تجزیه و تحلیل آن روشن میشود و معلوم
میشود که از طرفی سهام جزو اموال اعتباری محسوب میشوند نه ذاتی و از طرف دیگر جزو
اموال منقول میباشند و نمیتوان آنها را، در گروه اموال غیرمنقول قرار داد.در این
مقاله با بررسی پیشینه تاریخی عقد بیع و ماهیت آن که یک امر و موضوع عرفی است روشن
میشود که انتقال سهام از طریق عقد بیع، با هیچ منع قانونی یا عرفی مواجه
نمیباشد.بنابراین، در موارد سکوت دو طرف، باید آثار عقد بیع را بر قرارداد یاد شده
جاری ساخت و نباید آن را با قواعد عمومی قراردادها و ماده 10 ق.م تفسیر کرد.
خلاصه ماشینی:
"م مراد قانونگذار از عین، قابل استنباط است، مبنی بر این که مراد قانونگذار از عین، معنای لغوی و عرفی آن(چیزی که وجود خارجی و مادی داشته و مستقلا به عنوان یکی از اقسام مبیع قابل دادوستد باشد)نبوده است؛زیرا با بیان کلی که وجودی جز در عالم ذهن ندارد روشن میشود که عین در تعریف یاد شده به معنای اصطلاحی مورد نظر قانونگذار بوده است و اگر برخی از حقوقدانها نیز واژه«عین»در تعریف یاد شده را حمل بر معنای لغوی کردهاند، ناشی از غلبه استعمال عین در اموال مادی و محسوس بودهاست؛بنابراین قانونگذار در قانون مدنی به صراحت از بیع سهام و فروش آن بحث نکرده است؛اگر چه جواز آن با توجه به توضیحات قبلی مربوط به عین قابل استنباط است.
بنابراین بهنظر میرسد از دیدگاه حقوق موضوعه، تحلیل ماهیت حقوقی انتقال سهام، تحت عنوان«بیع سهام» مشکلی نداشته باشد و در نتیجه، همه احکام و آثاری که قانونگذار در قانون مدنی برای بیع در نظر گرفته است، در بیع سهام نیز باید مورد توجه قرار گیرد؛البته فروش سهام در بورس اوراق بهادار اگر چه دارای شرایط و مقررات خاصی است؛اما درعینحال، وجود این مقررات بیشتر جنبه شکلی دارند تا ماهوی.
6. همچنین با توجه به این که از یک طرف سهام شرکتهای سهامی در نظر عرف مال محسوب میشود و از طرف دیگر، در میان مردم عقد بیع اختصاص به اعیان مادی ندارد و از انتقال حقوق مالی(اموال غیرمادی)مانند حق مؤلف و سرقفلی و سهام تعبیر به بیع میکنند و منع قانونی و شرعی در این خصوص وجود ندارد، باید انتقال سهام شرکتهای سهامی را بیع دانست و احکام و آثار راجع به عقد بیع را بر معامله یاد شده نیز جاری ساخت."