چکیده:
نقش روش حسابداری لئونتیف به عنوان پل ارتباطی بین دیدگاه های رشد محور و انسان محور
بانویی علی اصغر*
* دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
در این مقاله، ضمن بررسی اجمالی دیدگاه های رشد محور و انسان محور، نقش نظام حسابداری موجود والگوهای مرتبط به آن در تبیین کمی این نوع دیدگاه ها براساس پرسش اساسی زیر مورد کنکاش قرار می گیرد. تا چه حد نظام حسابداری موجود و اصلاح شده آن در طیف وسیعی از الگوهای تعادل عمومی می توانند پیش نیازهای اساسی و آماری دیدگاه های انسان محور را تامین نمایند و نقش روش حسابداری لئونتیف در این راستا چگونه است؟ در پاسخ به پرسش مطرح شده، ابتدا اهمیت روابط متقابل فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و پولی به طور خلاصه بررسی شده، سپس، طیف وسیعی از الگوهای کلان رشد محور و تعمیم یافته آن در قالب نظام حسابداری طراحی، محاسن و نارسایی های هر یک از آن ها ارائه می شود. برای رفع بعضی از نارسایی ها، روش حسابداری لئونتیف و تعمیم یافته آن در قالب نظام حسابداری بررسی شده و میزان انعطاف پذیری آنها در قلمرو اقتصادی و اجتماعی نسبت به الگوهای پیشین ارزیابی شده و محدودیت های آنها نشان داده می شود. برای رفع این محدودیت ها، ماتریس حسابداری اجتماعی و ماتریس حسابداری اجتماعی تعمیم یافته در قالب نظام حسابداری اقتصادی که در واقع، پیوند بین دیدگاه های رشد محور و انسان محور را آشکار می کنند، معرفی می شوند. چگونگی پیوند آن دو بدون در نظر گرفتن ماتریس مبادلات واسطه بین بخشی لئونتیف در عمل، امکان پذیر نمی گردد
خلاصه ماشینی:
"یک وجه مشترک اساسی دیگری نیز بین این دو الگو و سایر الگوهای پیشین وجود دارد که همانند الگوهای پیشین،محدودیتهای تحلیلهای کمی و تفصیلی همزمان ساختار تولید،مصرف،توزیع درآمد و ربط آن به مسائل اجتماعی است و آن،نادیده گرفتن نقش و اهمیت پیوند بین اجزایتشکیلدهنده عرضه و تقاضای اقتصاد و یا به عبارتی،تکامل بعضی از زیرحسابهای مربوط بهحسابهای برونزا نظیر حساب مصرف و درآمد خانوارها در موازات ساختار تولید و ربط آن بهجمعیت و به طور کلی مسائل اجتماعی مرتبط به آن است18.
چگونگی شکلگیری نظام حسابداری اقتصادی در راستای دیدگاههای مختلفاقتصاد در سه محور الگوهای کلان و رشدمحور،بدون در نظر گرفتن ماتریس واسطه بین بخشی لئونتیفو انواع انتقال بین نهادهای جامعه،الگوهای رشدمحور داده-ستانده متعارف و الگوهای میانه در قالبنظام حسابداری اقتصادی،محاسن و معایت هریک از آنها نسبت به دیگری در ایجاد همگراییدیدگاههای معطوف به رشدمحور و انسانمحور مورد بررسی قرار گرفته است.
درقالب چهار حساب یادشده،نظام حسابداری کلان بر مبنای دو فرض اسای در قالب یک ماتریسجبری طراحی و سپس،الگوهای کلان رشدمحور مرتبط به آن،نظیر الگوی کلان کینز و الگوهای کلاناصلاحشده بعد از کینز مانند کالدور،پاسینتی و کالکی در قالب نظام حسابداری طراحی و مشاهده شدکه این الگوها،به دلیل نادیده گرفتن مبادلات واسطه بین بخشی و انتقالات دروننهادی و بیننهادی،پیوند بین عرضه و تقاضای اقتصاد را تنها از طریق ضرایب کلان اقتصادی به دست میدهند و به اینعلت،بسط آن به مسائل اجتماعی در عمل امکانپذیر نیست.
Household Income and Expenditure in Extended Input-Output Models:A Comparative Theoretical and Empirical Analysis,Journal of Regional Science,Vol. 27, No. 3."