چکیده:
با توجه به تردید در مورد درستی فرضیه برابری قدرت خرید به ویژه در رابطه با کشورهای جهان سوم، طی دهه های اخیر، ادبیات جدیدی شکل گرفته که به نقش متغیرهای اساسی در تبیین رفتار نرخ واقعی تعادلی بلندمدت ارز می پردازد. این عوامل که از سوی عرضه و تقاضا در اقتصاد مطرح هستند، شامل تغییر سیاست مالی دولت، تغییر شرایط مالی بین المللی، تفاوت نرخ رشد کارایی در بخش تجاری و بخش غیرتجاری، تغییر رابطه مبادله و تغییر سیاست های تجاری هستند.
در مورد ایران، در حالی که برخی از مطالعات بر شناسایی عوامل موثر بر رفتار نرخ واقعی ارز متمرکز بوده، مطالعاتی که در رابطه با نظریه برابری قدرت خرید انجام گرفته به این نتیجه گیری کلی رسیده است که نتایج به دوره زمانی، نوع داده ها و روش آزمون مورد استفاده بستگی دارد.
در این پژوهش، متغیرهای کارایی کل عوامل تولید، نسبت هزینه های جاری به عمرانی دولت به عنوان شاخص سیاست مالی دولت، رابطه مبادله داخلی، نسبت ذخیره های ارزی بانک مرکزی به پایه پولی و شاخص ارزبری سرمایه گذاری به عنوان تبیین کننده های رفتار نرخ واقعی ارز در ایران مورد شناسایی قرار می گیرد و اثرات بلندمدت آنها بر رفتار نرخ واقعی ارز با استفاده از روش های اقتصادسنجی تعیین شده و سپس ارزیابی می شوند.
افزون بر این، با توجه به ساختار بازار ارز در ایران که موجب حاکمیت حداقل پنج نرخ موثر واقعی ارز به شکل نرخ موثر واقعی رسمی ارز، نرخ موثر واقعی بازار موازی ارز، نرخ موثر واقعی نهایی ارز صادراتی، نرخ موثر واقعی دریافتی های ارزی و نرخ موثر واقعی پرداخت های ارزی در بازار ارز شده، نتیجه گیری کلی پژوهش حاضر این است که جهت تاثیر هر یک از متغیرهای فوق به نرخ موثر واقعی ارز مورد استفاده بستگی دارد. همچنین، عدم تعادل کوتاه مدت کلیه نرخ های موثر مورد اشاره به جز بازار موازی (به علت دامنه بیشتر تاثیر انتظارات در این بازار)، البته در بلندمدت به کندی تعدیل می شود.
خلاصه ماشینی:
"1 در این پژوهش،متغیرهای کارایی کل عوامل تولید،نسبت هزینههای جاری به عمرانی دولت به عنوان شاخصسیاست مالی دولت،رابطه مبادله داخلی،نسبت ذخیرههای ارزی بانک مرکزی به پایه پولی و شاخص ارزبریسرمایهگذاری به عنوان تبیینکنندههای رفتار نرخ واقعی ارز در ایران مورد شناسایی قرار میگیرد و اثرات بلندمدت آنها بر رفتار نرخ واقعی ارز با استفاده از روشهای اقتصادسنجی تعیین شده و سپس ارزیابی میشوند.
نرخهای رسمی"تعدیلشده دریافتیهای ارزی"تعدیلشده پرداختیهای ارزی"نرخنهایی صادراتی و موازی بازار ارز در ایران 1325-1377 (به تصویر صفحه مراجعه شود)منبع:ترازنامه و گزارشهای سالانه بانک مرکزی"پایگاه آماری PDS و محاسبات پژوهش شد،نرخ واقعی ارز،برخلاف نرخ اسمی،یک مفهوم حقیقی است که قیمت نسبی کالاهای تجاری را براساس کالاهای غیر تجاری به یک پول واحد بیان میکند.
یعنی افزایش ذخیرههای ارزی در پایه پولی یا افزایش مخارج جاری دولت نسبت بهمخارج عمرانی آن،با افزایش واردات سرمایهای نسبت به حجم سرمایهگذاری در کشور،این نرخ راافزایش میدهد و موجب کاهش ارزش برابری ریال در بلندمدت میشود که میتواند منعکسکنندهاین موضوع باشد که بخش صادرات غیر نفتی ایران نیز به شدت به واردات وابسته است.
در مجموع،نتایج نشان دادند که در دوره مورد مطالعه(1338-1377)،حاکمیت نرخهای چندگانهواقعی ارز در اقتصاد ایران وجود داشته است،ساختار بازار ارز شکل گرفته و عوامل تأثیرگذار از جملهنوسانات رابطه مبادله،تغییر کارایی بخشهای تجاری و غیر تجاری و نوسان در سیاستهای تجاری هرکدام بهطور معنیداری بر شکلگیری این نرخها تأثیر داشته،رفتار نرخ واقعی ارز را چه در کوتاهمدتو چه در بلندمدت تبیین کرده است."