چکیده:
پرداخت یارانه از جمله راه های انتقالی درآمد است که به طور عمده به منظور حمایت از اقشار کم درآمد و بهبود توزیع درآمد صورت می گیرد. امروزه بنا به دلایل محدودیت بودجه و منابع کمیاب درکشورهای درحال توسعه و عدم تامین نیازهای اساسی گروه های فقیر، هدفمند سازی پرداخت یارانه به گروه های هدف، مورد توجه واقع شده است. بر این اساس، دراین مطالعه دو هدف عمده اثرات تغذیه ای و رفاهی سطوح مختلف کاهش یارانه کالاهای اساسی (برنج، نان، روغن و قند و شکر) و همچنین، ارایه راهکارهای عملی مورد نظر است.
ارزیابی روند فعلی مصرف کالاهای منتخب حاکی از وجود تفاوت قابل ملاحظه میان دهک های مختلف شهری و روستایی ازلحاظ میزان مصرف و مخارج اختصاص یافته به این کالاها است. به گونه ای که در حال حاضر، دهک های درآمدی بالاتر هم از لحاظ کمیت وهم از لحاظ کیفیت از کالاهای منتخب بهره بیشتری می برند. رفتارمصرفی مصرف کنندگان شهری و روستایی نیز حاکی است که این کالاها به صورت مجموعه ای مکمل مصرف می شوند.
تاثیر افزایش قیمت کالاهای منتخب بر روی میزان انرژی (برحسب کالری) و درآمد دهک های مختلف و شاخص های فقیر به کمک سناریوهای مختلف افزایش قیمت این کالاها بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی اثرات تغذیه ای حاکی است که افزایش همزمان قیمت تمامی کالاها مصرف کنندگان روستایی را اندکی بیش از مصرف کنندگان شهری تحت تاثیر قرار می دهد. افزایش قیمت برنج نیز در اغلب دهک های درآمدی مصرف کنندگان شهری را بیش از مصرف کنندگان روستایی با کاهش انرژی روبه رو می کند و در مورد نان این روند تا حدودی معکوس است. همچنین، میان دهک های درآمدی شهری و روستایی نیز میزان کاهش در کالری به طور نسبی نامنظم است.
بررسی اثرات درآمدی افزایش قیمت قند و شکر و نان هم نشان داد که با افزایش قیمت این کالاها مصرف کنندگان روستایی نسبت به مصرف کنندگان شهری کاهش در درآمد بیشتری را تجربه می کنند. سناریو افزایش قیمت برنج و افرایش همزمان قیمت تمامی کالاها نیز در مناطق شهری بیشتر، دهک های درآمدی پایین و در میان مصرف کنندگان روستایی نیز بیشتر، دهک های درآمدی بالا را تحت تاثیر قرار می دهد.
بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود ابتدا، دهک های درآمدی در مناطق شهری و روستایی شناسایی شود و توزیع یارانه ای کالاها در میان دهک های واقع در زیر خط فقر صورت گیرد. البته، کاهش توزیع یارانه ای این کالاها در میان دهک های درآمدی بالا نیز باید تدریجی صورت گیرد.
Subsidizing is one of the income transfer channels that are mainly paid in order to protect low-income groups and improve the income distribution. Budgetary constraints of developing countries and necessity of providing the poor with their basic needs are the main reasons of targeting subsidies.
Evaluating the current consumption pattern of choosen commodities indicates a significant difference between rural and urban deciles in terms of physical amount and allocated expenditures. So، in terms of quality and quantity، higher income deciles are now more benefited. Consumption behavior of rural and urban consumers also revealed that the subsidized commodities are consumed as a complementary set.
Impact of increasing price of the subsidized commodities on calorie intakes، income of deciles and poverty indices was investigated by using different scenarios of price increment. The nutritional effects of increasing price of all commodities together show that rural consumers is affected more than urban ones. In terms of calorie intakes through the most of deciles، increment of rice price affect urban consumers more than rural consumers and in the case of bread a reverse trend is observed. Among the rural and urban income deciles reduction in calorie intakes is also relatively irregular.
Considering the income effects of increasing price of sugar and bread indicate that rural consumers experience a more reduction in income relative to urban consumers. The price increment of rice and all commodities together mainly affect low-income deciles in urban regions and high income deciles in rural regions.
Based on the results، it is suggested that income deciles in both rural and urban regions to be recognized and subsidized commodities to be distributed among the deciles located under poverty line. However، in case of reduction in subsidies، it should take place by selected commodities and gradually.
خلاصه ماشینی:
"اثرات تغذیهای(درصد کاهش در انرژی)سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرفکنندگان روستایی (به تصویر صفحه مراجعه شود)مأخذ:مرکز آمار ایران،انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور و یافتههای پژوهش پیش از اظهارنظر در مورد یک الگوی مطلوب از افزایش قیمت،توجه مجدد و ویژه به دهکهایتغذیهای پایین و بهویژه،دهکهای اول تا پنجم در مناطق روستایی امری اجتنابناپذیر جلوه مینماید.
اثرات تغذیهای(درصد کاهش در انرژی)سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرفکنندگان شهری (به تصویر صفحه مراجعه شود)مأخذ:مرکز آمار ایران،انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور و یافتههای پژوهش درآمدی اندکی دارد و افزون بر این،با استناد به اینکه الگوی مصرف نان در میان خانوارهای ایرانی عمدتاتوأم با میزان بالای ضایعات است،در افزایش قیمت نان تردید کمتری وجود خواهد د اشت.
اثرات درآمدی(درصد کاهش در رفاه)سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرفکنندگان روستایی (به تصویر صفحه مراجعه شود)مأخذ:مرکز آمار ایران و یافتههای پژوهش با توجه به اینکه مصرفکنندگان کمتر تمایل به افزایش مصرف خود از قند به موازای افزایش درآمددارند و تقریبا مقدار مخارج اختصاص داده شده با توجه به ضروری بودن آن کمتر دچار نوسان میشود،لذا،مشاهده روند کاهشی مشابه از دهک اول تا دهم در میان مصرفکنندگان شهری و روستایی مبتنیبر انتظار است.
اثرات درآمدی(درصد کاهش در رفاه)سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرفکنندگان شهری (به تصویر صفحه مراجعه شود)مأخذ:مرکز آمار ایران یافتههای پژوهش در مجموع نیز،براساس نتایج این مطالعه و همچنین،نتایج مطالعه فرجزاده(1382)مبنی براهمیت بالای کالاهای اساسی مورد مطالعه در الگوی مصرفی گروههای روستایی و شهری و همچنین،فقر گسترده در مناطق شهری و روستایی میتوان گفت که هرگونه اقدام در جهت کاهش یارانه کالاهایاساسی باید توأم با احتیاط لازم و بررسیهای بیشتر صورت گیرد."