نویسنده: ناجی اصفهانی، حامد؛
پاييز و زمستان 1380 - شماره 39 و 40 (30 صفحه - از 89 تا 118)

"خلاصه آن که در این برهان، یک خلط اساسی بین ظرف ذهن و خارج صورت گرفته و در پی آن مفهوم انتزاعی وجود با حقیقت خارجی آن خلط شده، از همینرو حکیم سبزواری در بیان بحث زیاد وجود بر ماهیت صریحا به زیادت ذهنی آن اشاره کرده است: ان الوجود عارض الماهیة تصورا و اتحد الهویة 39اشتراک لفظی وجود در پاسخ بدین پرسش که آیا وجود مشترک لفظی و یا معنوی است، یک بخش از بحث در طول تاریخ فلسفه، گویی به واسطه بداهت آن، همیشه مسکوت قلمداد شده، حال آن که دقیقا به واسطه همین تغافل نزاعهای فکری بسیاری رخ داده است، چه در واقع بستر بحث وحدت وجود دقیقا در همین جا تبیین میگردد. یعنی اگر ما ممکن الوجودی را مد نظر قرار دهیم، در خواهیم یافت که ذات امکانی هیچ اقتضایی نسبت به وجود و عدم ندارد، پس اگر در جهان خارج متحقق شد، به واسطه مرجح وجودی پا به عرصه جهان نهاده است، از اینرو چون اعتبار امکان مقدم بر حدوث در اشیاء موجود است، فلاسفه علت افتقار ممکن به واجب را در معنی امکانی دانستهاند، افزون بر این که قبول نظریه حدوث موجب انفکاک حقیقی معلول از علت پس از وجود معلول است. 53 حال اگر به زیر بنای بحث عقلی خیام بنگریم، چنان که قبلا گذشت، متوجه خواهیم شد که وی از دو سو دچار مشکل شده است: الف:تناقض داخلی، به عبارت دیگر خود وی در رساله«للجواب عن ثلاث مسائل» 54 به صراحت به دو گانگی مفهوم وجود اشارت کرده، و بیان نموده که وجود دارای دو اطلاق است، یکی امر اعتباری و دیگری امر متحقق در خارج«ان الوجود أمر اعتباری ینطبق علی معنیین..."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)