چکیده:
در یک بحث مردمشناختی تداخل فرهنگی و زیستی گروههای انسانی از جمله مباحثی است
که میتواند محققان علوماجتماعی را به بسیاری از نهفتههای فرهنگی انسان در ارتباط
با مسائل زیستیاش رهنمون شود، مقاله حاضر خلاصهای از بخش اول طرح تداخل فرهنگی و
زیستی گروههای انسانی در ایران است * که در روستاهای بخش چادگان اصفهان به انجام
رسیده است.این بخش از طرح مزبور به مطالعه مشخصههای فرهنگی و نتایج بررسی دادههای
و خانوارهای ساکن در روستاهای بخش چادگان و نیز به مشخصههای
انسانسنجی(آنتروپومتری)اعضاء خانوارهای مورد بررسی در روستاهای فوق میپردازد.در
جستجوی این مسأله که تحولات فرهنگی تا کجا به تحولات جسمانی ارتباط مییابد و آیا
میتوان میان گرایشهای فرهنگی و گرایشهای جسمانی رابطهای قایل شد، با استفاده و با
به کارگیری روشها و ابزار متداول در مردمشناسی و اسنانسنجی در منطقه مورد مطالعه
به این نتیجه میرسد که گرایشهای فرهنگی گروههای ترکیبی در ارتباط مستقیم با
گرایشهای جسمانی است.به طوری که تغییرات و تحولات ناشی از آنها به طور همسو و
هماهنگ صورت میپذیرد یا به عبارت دیگر گرایشهای فرهنگی نمیتواند جدا از گرایشهای
جسمانی باشد.
خلاصه ماشینی:
"در انتخاب این روستاها با توجه به ویژگیهای اقوام مختلف ساکن در کرانههای زاینده رود، سعی بر آن بوده که وضعیت فرهنگی و زیستی گروههای مختلف در یک منطقه همگون مورد بررسی قرار گیرد و اینکه چگونه سه گروه قومی ترک، لر و فارس، که از نظر خانواده زبانی دارای مشخصات متفاوتی هستند، با گذشت زمان و به تدریج و تحت عوامل مختلف جغرافیایی، فرهنگی و به ویژه سیاسی، در یک منطقه همگون(لرنشین)ساکن شدهاند و این سکونت چه عناصر جدیدی را در نزدیکی زیستی و فرهنگی آنها داخل کرده است و تحت این عناصر، ترکیبی زیستی و فرهنگی این اقوام از چه ویژگیهای متفاوت و یا جدیدی برخوردار شده و چه عناصر یا مناسباتزبانی یا خویشاوندی بر آنان حاکم شده است و به این ترتیب چه تأثیر و تأثری از نظر وضعیت زیست محیطی، فرهنگی و یا زیستی یافتهاند، که در این میان امتزاج گروههای همجوار و ازدواجهای نسبی(و به ویژه خویشاوندی نزدیک)و سببی(غیرخویشاوندی)و به عبارت دیگر چه نوع ازدواجهای برونگروهی و درونگروهی در بین آنان، در طی سالها اقامت در یک منطقه همگون به وجود آمده است و ترکیب نسلهای جدید با چه نوع فرهنگ یا ساختار فرهنگی و جاذبههای جسمانی مترتب بر آن ظاهر شده است؟با توجه به مسائل فوق چهار روستای کمیتک 1 ، قلعه شاهرخ 2 ، بردشاه 3 ، و فراموشجان 4 (در بخش چادگان و مستقر در کنارهای زایندهرود)انتخاب شدند تا همه عوامل فرهنگی، زیستی یا چگونگی تداخل دو عامل زیست و فرهنگ مورد ارزیابی قرار گیرد و از این طریق راه برای مطالعات بعدی، که استقرار اقوام بیشتری را در یک منطقه همگون در بر میگیرد، باز شود."