چکیده:
در این مقاله بنیانها چالشها و همچنین دلایل بقای تعاونیها در کشورهای صنعتی را
بررسی و این موضوع را مطرح میکنیم که پیدایش تعاونیها ریشه در تحولات اقتصادی،
اجتماعی و سیاسی اروپا در دوران انقلاب صنعتی داشته است؛زیرا که این تشکلها هم به
لحاظ ماهیت و هم به لحاظ فلسفه پیدایش، با تعاونیهای قرنهای قبل(شبه تعاونیها و
همکاریهای سنتی)تفاوت ماهوی دارند.تعاونیهای بعد از انقلاب صنعتی نه در ادامه
تعاونیهای پیشین بلکه در نتیجه و اوج تضعیف و ناتوانی آنها در پاسخگویی به مسائل
جدید به وجود آمدهاند.این مقاله دلایل بقای این مؤسسههای جمعی را در دو بعد کلی بررسی میکند:
1.انعطافپذیری لیبرالیسم قرن نوزدهم در همزیستی با تعاونیها و عدم وجود تعارض جدی
بین لیبرالیسم با نهادهای جمعی در آن دوره.2.پذیرش اصل رقابت نظام لیبرالیستی به وسیله تعاونیها و اقدام براساس قوانین
اقتصاد بازار و بهرهگیری از ابزارهای شبه سیاسی.
خلاصه ماشینی:
"حال با این مبانی، جایگاه تعاونیها و سایر مؤسسههای جمعی، در نظامی که اساسا موجودیت خود را براساس زندگی اجتماعی و حیات دسته جمعی تفسیر میکند، چگونه مشخص میشود؟آیا چنین مؤسسههایی در وضع نامساعد قرار نمیگیرند؟به قول لارس اپلند 1 و همکاران، آیا در ساختار قانونی جامعه سرمایهداری، که حمایت و حفاظت از منافع فردی مورد تأکید قرار میگیرد، حامیان اجتماع به مواضع دفاعی کشانده نمیشوند؟ (لارس اپلند و دیگران 1990، ص 302) در نظام لیبرالیستی، چالش تعاونیها از چند جهت قابل بررسی است:نخست دیدگاه لیبرالیستهای کلاسیک نسبت به رابطه بین فرد و جمع، که به شکل افراطی فرد را در مقابل (1).
با این حال در نظام سوسیالیستی و یا جوامع سوسیالیستی، به علت ویژگیهای این نظام، یعنی مستحیل شدن فرد در جمع و تفوق جمع و نماینده آن(دولت)بر افراد، و همچنین تبعات ناشی از این خصوصیات، از قبیل منع مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، به منظور از بین بردن استثمار و تبدیل آن به مالکیت عمومی(دولتی)و پذیرش برنامهریزی متمرکز برای همه بخشها و رشتهها و کلیه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، زمینه چندان مناسبی برای رشد و توسعه آزادانه تعاونیها باقی نمیگذارد و آنها را به مؤسسههای زایدی تبدیل میکند.
آخرین نکتهای که بایستی افزوده شود این است که تعاونیها، همانطور که در گذشته مجبور بودند خود را با نظامهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجود تطبیق دهند، برای بقا در آینده نیز ناگزیرند خود را در مقابل تغییرات در جوامع و با شرایط جدید سازگار نمایند، با فرض اینکه جوامع غربی به مرحله فراصنعتی گام مینهند، اینکه سازمانهای غیر قابل انعطاف و واحدهای عظیم صنعتی با ویژگیهای اقتصادی که زمانی محرک اقتصاد بودند تحت شعاع ساختارهای جدید، مانند خدمات مربوط به صنایع الکترونیک، قرار میگیرند، لذا بایستی شاهد پیدایش تعاونیهای جدید با کارکردهای جدید در این نوع جوامع بود."