چکیده:
در میان شعرای معاصر آذربایجان، استاد شهریار برجستهترین است.بین اشعار و آثار
متنوع ویسهندیهشعر نسبتا بلندی است که به سبک و شیوهای نو سروده شده. ویژگی این
شعر غنای ساختارهای تشکیل دهنده آن است.بی گمان سهندیه اثری چند ساحتی با
ساختارهایی معنایی متعدد است.در این مقاله سعی شده است فقط ساختار اطوره شناختی
سهندیه تحلیل شود.به عبارت دیگر کوشیدهایم تا به لابهلای سطرها نفوذ کنیم و
معانی نهفته در آنها را بیرون بکشیم.ساختارهای گونهگون زبانشناختی، روانشناختی،
سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و...این اثر میتواند جداگانه تعبیر و تفسیر شود که هر کدام
نیازمند رویکرد هرمنوتیک دیگری است.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر دنیای رؤیاهای استاد که دنیای زیباییها، عشق، خیال و امکان است، برای انسانی با توان هنری، ذوقی و حساسیت بسیار بالای ایشان، این مجال را میآفریند که هر بار با درشتی و زمختی دنیای واقعی مواجه شود، به خود بازگشته، به خویشتن خویش پناه ببرد، تا هویت خود را از گزند تباهی و فساد جاری و ساری در زمان و مکان معرفی شده، آلایش نیافته، سالم، کامل و حتی مقدس و منزه نگهدارد[از آغاز بند پانزدهم تا انجام بند سی و چهارم که به باورها و ارزشهای آرمانی خود اشاره میکند].
بند پنجاهم بخش پایانی شعر است که طی آن استاد با اعتماد به نفس مبارزی مقاوم، سعی دارد به سهند اطمینان خاطر دهد که از این پس هیچ مخاطرهای نمیتواند او را تهدید کند؛چرا که با پی بردن به گوهر خود و فرهنگ جامعهاش، از خویشتن خویش بارویی پی افکنده، سایه عرش اعلی بر سر و عصای موسی را در دست دارد[مصراع 230 و 231]و همین سرمایه و دستافراز، از وی آزادهای میسازد که خود تاجداری است با توان به زیر کشیدن فرعونها از اریکه قدرت.
دانایی شهریار را، علم و آگاهی وسیع او نسبت به اساطیر، تاریخ، فرهنگ، ساختارهای معنایی پنهان و فرضهای زیرساز فرهنگ جامعه خودش، و زایایی او را آفریدن و خلق آثار متعدد به زبانهای ترکی و فارسی[مصراع 218]با درونمایه بینش اسطورهای -مذهبی، نشان میدهد و زادنسهندیهکه آن هم کهن الگوی فرهنگ ما را میزاید و آن هم شهریاران را و این قافله را سرباز ایستادن نیست."