چکیده:
باروری در ایران در سه دهه گذشته به طور چشمگیری کاهش یافته است. اگر چه تحقیقات
متعددی در زمینه تحولات باروری در ایران انجام شده، اما تاکنون رابطه تغییرات
خانواده و باروری کمتر مدنظر محققین قرار گرفته است.این پژوهش، با استفاده از
چارچوب نهادی تحلیل باروری، تأثیر ابعاد و تغییرات خانواده بر نگرشها و رفتارهای
باروری را به ارائه مطالعهای موردی از استان یزد مورد بررسی قرار میدهد. منبع
اصلی دادههای این مقاله، دادههای طرح«بررسی تحولات باروری در ایران (4) »است و از
سایر دادههای موجود در این زمینه نیز استفاده شده است.نتایج مطالعه نشان میدهد که
طی چند دهه اخیر تغییرات سریعی در رفتارها و نگرشهای باروری رخ داده است.بافت سنتی
خانواده آمیزهای از تداوم و تغییر را تجربه کرده است.سرعت شدید کاهش باروری را
نمیتوان به تغییر اشکال سنتی خانواده ارتباط داد زیرا کاهش سریع باروری ملازم با
تحولات سریع در عناصر سنتی حیات خانواده نبوده و بر خلاف پیش بینیهای قبلی برخی از
صاحب نظران نوعی همگرایی خطی به سمت مدل خانواده هستهای غربی صورت نگرفته است.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه به ظاهر روند کلی تغییرات خانواده و رفتارها و نگرشهای باروری در ایران از همسازی نسبی برخوردار است، اما تاکنون تحولات اخیر خانواده در ایران و سهم آن در تبیین کاهش باروری کمتر مورد مطالعه قرار گرفته و سئوالات زیر همچنان بدون پاسخ ماندهاند:در سالیان اخیر ابعاد مختلف خانواده در ایران تحت تأثیر فشار سنتهای فرهنگی و نیروی تغییرات اجتماعی چگونه به تجدید ساختار خود دست زده است؟بعبارت روشن تر کدام ابعاد، روابط و ارزشهای خانوادگی در مقابل نیروی تغییرات اجتماعی مقاومت کرده و کدام ابعاد با تغییرات جدید همساز شده است؟سازوکار ارتباط تحولات خانواده با رفتارها و نگرشهای باروری چگونه بوده و تحولات خانواده تا چه حد مبین تفاوتها و تغییرات باروری در ایران است؟و در پایان اینکه اگر بتوان میان ویژگیهای متفاوت خانوادگی و تمایلات و نگرشهای باروری در ایران ارتباطی یافت، این روابط تا چه حد مطابق روندهای کلی تجربه شده در دیگر جوامع است و تا چه حد به ویژگیهای نهادی خاص و منحصر بفرد جامعه ایران برمیگردد(که قابل مقایسه با محیطها و جوامع دیگر نیست)؟ تاکنون مطالعات مختلفی به بررسی روند تحولات باروری در ایران و علل مؤثر بر آن پرداختهاند(میرزایی 1378، رفتری (1) و دیگران 1995، لادیر فولادی 1997، هودفر و اسدپور 2000، عباسی شوازی و دیگران 2002، آقاجانیان و مهریار 1995)."