چکیده:
کاربرد و سودمندی نظریههای جامعهشناسی در عرصهء عمومی ایران(در فضاهای آکادمیک،تحقیقاتی و رسانهای)به موضوعی چند پهلو،مناقشهانگیز و حتی گیجکننده تبدیل شده است.از طرفی کاربرد علم جامعهشناسی بدون تأکید محوری بر نظریههای این رشته ناممکن است و از طرف دیگر گوناگونی و تنوع این نظریهها باعث چنان ابهامی شده که کاربرد آنها را با مشکل روبرو کرده استحتا جایی که عدهای از صاحبنظران را وا داشته که از ایدئولوژیک بودن نظریههای جامعهشناسی یاد کنند.سؤال اصلی این پژوهش این است که:آیا میتوان طبقهبندیای از نظریههای گوناگون جامعهشناسی ارائه داد که از ابهام در کاربرد نظریهها در جریان تحقیقات اجتماعی بکاهد؟بدین منظور این پژوهش با ارائهء یک تقسیمبندی چهارگانه(نظریههای رایج،نظریههای کلان،مکاتب و جریانهای فکری معاصر)انواع گوناگون نظریههای جامعهشناسی را طبقهبندی کرده و با ارائه معیارهایی برای ارزیابی هرکدام،از سودمندی آنها در جریان تدوین چارچوب نظری تحقیقات اجتماعی دفاع میکند.محتوای اصلی این پژوهش از جنس مباحث فرانظریهای1است که با دیدگاه ترکیبی و روش پسینی از نظریههای موجود (در جریان اصلی جامعهشناسی)در برابر مخالفانش دفاع کرده است.در پایان با یک چستجوی مقدماتی و با ارائه دو سنخ این فرض را مطرح میکند که چرا تعداد قابل توجهی از چارچوبهای نظری در پایان نامههای کارشناسی ارشد راهگشا نیست.
خلاصه ماشینی:
"جامعهشناسی بدون تأکید محوری بر نظریههای این رشته ناممکن است و از طرف دیگر گوناگونی و
در آنها برای تبیین پدیده/تغییر اجتماعی مورد مطالعه از نظریههای جامعهشناسی استفاده شود،
از اینرو پرسش اصلی این است که آیا میتوان نظریههای رشته جامعهشناسی را به نحو
بهعنوان نمونه با نگاهی به فهرست کتاب نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر اثر ریتزر این تنوع نظریهها را در بیش از
معتقد است برای اصلاح جامعه به جامعهشناسی(و علوم اجتماعی)نیز نیازمندیم.
امروز و صفحه اندیشهء روزنامه کارگزاران دنبال شده استو لوکاچ در باب جهان مدرن از منظر هابرماس مورد توجه قرار گرفته است-نقد و ارزیابی نظریههای
از منظر جامعهشناسی انتقادی یکی از شرایط چنین ارزیابی منفی این است که منتقد قبلا کوشش کرده باشد
شود و پس از آگاهی از آنها چارچوب نظری قابل دفاع خود را برای بررسی مسائل جامعه بهبود
اسلامی پیببرد،یکی از شروطش این است که به نظریههای رایج انقلاب در جامعهشناسی مراجعه
نظریهای در ذخیرهء نظری جامعهشناسی پیدا شود ولی به کار تبیین آن مسأله در جامعهء ایران نیاید.
نظریههای جامعهء نفتی و جامعهء کوتاه مدت(کلنگی)محمد علی همایون کاتوزیان از نظریات کلان قابل توجه بوده است و زحمات تئوریک او بر فهم ما از جامعهء ایران تأثیر گذاشتهاند،هرچند به نظریه وی
توضیح دوم این است که گفته میشود نظریههای اجتماعی و جامعهشناسی هردو در موضوع
اما اگر محققی به جریان اصلی جامعهشناسی پایبند نباشد ممکن است اغلب نظریههای دسته دو و سه و چهار را در قلمروی نظریههای اجتماعی قرار دهد و حتی
موضع نظری محقق نسبت به نظریههای کلان(دسته دوم)و مکاتب جامعهشناسی(دسته سوم)روشن"