چکیده:
برهان جهانشناختی از مهمترین براهین اثبات وجود خدا به شمار میآید که فیلسوفان و متکلمان بر اساس مبانی فکری خود آن را بررسی کردهاند. هسته مرکزی این برهان از دیدگاه فیلسوفان، امکان و وجوب و از دیدگاه متکلمان، حدوث و قدم است. این مقاله این دو برهان را توضیح میدهد و مبانی آنها را بیان میکند، آنگاه به دیدگاه فیلسوفان و متکلمان درباره معیار نیازمندی معلول به علت پرداخته، دیدگاه فیلسوفان و متکلمین را با توجه به معنای امکان و حدوث و واجب و قدیم به یک دیگر نزدیک می سازد. سرانجام این دو برهان را نقد و بررسی می کند و سپس دیدگاه صدرالمتألهین را در این مورد بیان می دارد.
خلاصه ماشینی:
"از این رو، بنابر نظر متکلمان تنها معنا و مفهوم حدوث، حدوث زمانی است و اگر چیزی قدیم زمانی باشد، نمیتواند حادث باشد و چون ذات قدیمی که هیچگونه حدوثی در آن راه نداشته باشد، منحصر و مختص به ذات خدای تعالی است، در نتیجه تنها ذات او حدوث زمانی ندارد، یعنی مخلوق و معلول بودن، مساوی و ملازم با حدوث زمانی است و اگر چیزی حادث زمانی نباشد، قدیم خواهد بود.
بنابراین، میان فیلسوفان و متکلمان در این مسئله که «موجودی» هست، اختلاف نظر نیست؛ چنانکه ابن سینا و سعدالدین تفتازانی به آن توجه دادهاند؛ «لاشک أن هنا وجودا » (ابن سینا: 1364، 235 ) و «إذ لاشک فی وجود حادث» (تفتازانی: 1419، 4/ 16) افزون بر این، هردو گروه متفقالقولند که این موجود به اثبات نیاز ندارد؛ زیرا لازمة تردید در آن شکاکیت و سفسطه خواهد بود، اما تردید آنان در این است که آیا این موجود، ممکن و حادث است، یا واجب و قدیم؟ از این رو، فیلسوفان برای اثبات واجبالوجود بودن آن و نفی ممکنالوجود بودنش استدلال کردهاند و متکلمان برای اثبات قدیم بودن و نفی حادث بودن آن به اقامه برهان و استدلال پرداختهاند.
بنابراین، طبق نظر متکلمان حدوث تنها یک معنا و مفهوم دارد و آن حدوث زمانی است و قدیم زمانی، نمیتواند حادث باشد و از آن رو که ذات قدیمی که هیچ گونه حدوثی در آن راه ندارد منحصر به ذات خدای تعالی است، در نتیجه تنها ذات خدای تعالی حدوث زمانی ندارد، یعنی مخلوق و معلول بودن مساوی و ملازم با حدوث زمانی است و اگر چیزی حادث زمانی نباشد، قدیم خواهد بود و موجود قدیم بینیاز از علت است."