چکیده:
مقاله حاضر بررسی رئوس طرح برنامه تفصیلی مفهومی را وجهه همت قرار میدهد.برخورد
مفهومی با طرح برنامه تفصیلی نشانگر اتخاذ تدبیر خاصی در ترکیب زبان مورد تعلم است
که با ترکیبات دستوری متداولتر متباین است.این نوع تدبیر خاص در برنامهریزی درسی
را تحلیلی مینامیم.هسته مرکزی هر برنامه تفصیلی مفهومی در ارجحیت قایل شدن آن برای
محتوای معنایی زبان مورد تعلم خواهد بود.بر مبنای طرح پیشنهادی مولف، تدریس زبان
بر مبنای مقولات معنایی را میتوان به طور نظاممند طرحریزی کرد.پس از توجیه
برنامه تفصیلی مفهومی، اجزای کلی این نوع برنامه مورد بحث قرار میگیرد و در مجموع
انتظار میرود که نوآوریهای ارائه شده در مقاله به تجدید نظر در برداشت ما از
ماهیت تعلیم و تعلم زبان کمک کند.(*)مقاله حاضر ترجمه مقدمه فصل اول و بخش عمده مقدمه فصل دوم کتاب برنامههای
تفصیلی مفهومی:نوعی طبقهبندی و ارتباط آن با برنامهریزی درسی زبان خارجیwilkins, d.a.notional syllabuses: a taxonomy andits relevence to foreign
language curriculum development.london:ox- ford university press,1978.به قلم د.ا.ویل کینز است که به تعبیری رئوس بنیادی کتاب نامبرده و اصول این نوع
برنامهسازی نوین را بدون وارد شدن در جزئیات آن در اختیار خوانندگان قرار
میدهد.علی رغم بدعت این نوع برخورد با برنامهریزی درسی، مخصوصا زبان خارجی،
گامهایی در جهت پیاده کردن عملی مفاهیم پیشنهادی در این مقاله برداشته شده است.
خلاصه ماشینی:
"پس از توجیه برنامه تفصیلی مفهومی، اجزای کلی این نوع برنامه مورد بحث قرار میگیرد و در مجموع انتظار میرود که نوآوریهای ارائه شده در مقاله به تجدید نظر در برداشت ما از ماهیت تعلیم و تعلم زبان کمک کند.
به طور کلی نوع مورد بحث معنا، آن نوعی است که در زبانهای گوناگون از طریق نظامهای دستوری برآورده میشود در ساختن هر جملهای ماهیت معنای انگارهای مورد نظر برای انتقال، راهبر گزینش صورت مناسبی برای جمله میشود.
در هر نوع تدریس که محدودیت اهداف وجود داشته باشد، محدودیت مذکور را میتوان طرحریزی کرد که امکان انتقال تمایزات معنایی بنیادی حداقل توسط متعلم تامین شده باشد.
از این رو اصلیترین بخش چهارچوب پیشنهادی شامل مقولاتی است که برای کاربرد زبان در نظر گرفته شده و در اینجا مقولات کاربرد ارتباطی نامیده شدهاند.
سه نوع متفاوت معنا را مشخص کردیم و برنامه تفضیلی مفهومی را به عنوان هر تدبیر تعلیم زبان که محتوای تعلم را از تحلیلی اولیه مبتنی بر نیاز متعلم برای بیان این معانی اتخاذ کرده باشد، تعریف کردیم.
بجا خواهد بود اگر هر نوع مقوله پیشنهادی کارکرد ارتباطی، برای رساندن کارکردها یا معنای کارکردی(یعنی هدف اجتماعی گفته)در نظر گرفته شوند، در صورتی که میدانیم که مقولات معنا و دستوری مبین تصورات 1 و 3 یا معنی تصوری 2 (یعنی ارتباطات معنایی بیان شده توسط صورتهای داخل جمله)میباشند.
مثلا به طور کلی میتوان درباره جهانی بودن احتمالی مفهوم زمان«بحث کرد ولی تمایزات واقعی زمان که مردم عادت به تولید و تشخیص آنها دارند، متشکل از آنهایی است که در مقولات زبان خود آن مردم منعکس شده باشد."