چکیده:
در این مقاله، با توجه به اهمیت تحقیق در مورد هویت که یکی از مباحث اساسی در
جهان امروز میباشد، به پدیده بیریشگی در اثر مهاجرت، از دیدگاه روانی-اجتماعی
اریکسون اشاره میگردد.سپس در الگوی مارشیا بعنوان مکمل نظریه اریکسون به بحث در
موردهویت من پرداخته میشود.رابطه مفاهیم هویت، خود و من در الگوی مارشیا در نظر
گرفته میشود.و همچنین به نظر مارشیا در قیاس به دیدگاه اریکسون اشاره
میشود.مارشیا عقیده دارد در بین دیدگاههای رشد شناختی، تئوری خود و نظریه
روانی-اجتماعی، تشابهها بیشتر از تفاوتها وجود دارد و همه آنها را وابسته به رشد
عمومیمنمیداند.در پایان، نظر به تأثیر عوامل اجتماعی در تشکیل هویت در دیدگاه
اریکسون و حل بحران از طریق اکتشاف راههای انتخاب و رسیدن به تعهد در الگوی مارشیا،
موضوع دگرگونی ارزشهای اجتماعی و تأثیر آن در هویت و بهداشت روانی افراد، نمایانگر
میشود که میتواند موضوع بررسیهای آینده باشد.
خلاصه ماشینی:
""هویت من"{P1P}در الگوی مارشیا{P2P}و بیریشگی{P3P}در نظریه اریکسون{P4P} {aدکتر نسرین اکبرزاده دانشگاه الزهراء"س"a} چکیده در این مقاله،با توجه به اهمیت تحقیق در مورد هویت که یکی از مباحث اساسی در جهان امروز میباشد،به پدیده بیریشگی در اثر مهاجرت،از دیدگاه روانی-اجتماعی اریکسون اشاره میگردد.
در پایان،نظر به تأثیر عوامل اجتماعی در تشکیل هویت در دیدگاه اریکسون و حل بحران از طریق اکتشاف راههای انتخاب و رسیدن به تعهد در الگوی مارشیا،موضوع دگرگونی ارزشهای اجتماعی و تأثیر آن در هویت و بهداشت روانی افراد،نمایانگر میشود که میتواند موضوع بررسیهای آینده باشد.
{P(1)- Tanno,D P} {P(2)- Gonzalez,A P} {P(3)- Collier P} {P(4)- Cote P} {P(5)- Levine P} {P(6)- Wim meeus P} در مقاله حاضر،نظر به اهمیت تحقیق در مورد هویت،کوشش میگردد به سوالات ذیل از نظر مبانی نظری الگوی مارشیا در حد امکان پاسخ داده شود: 1-مقصود از"ساخت هویت من{P1P}"در الگوی مارشیا چیست؟ 2-مفاهیم هویت{P2P}خود{P3P}و من{P4P}در الگوی مارشیا چه رابطهای با یکدیگر دارند؟ 3-جمیز مارشیا،در مورد تئوری روانی- اجتماعی اریکسون چه نظری دارد؟ "هویت من"به ساخت شخصیتی اطلاق میشود که در بسیاری از جوامع غربی در نوجوانی و بخصوص در اواخر نوجوانی ظهور مییابد.
بعبارت دیگر تشکیل یک ساخت داخلی،مانند هویت،نه تنها کنار آمدن با دنیا را ساده میسازد،بلکه به افق شخص وسعت میبخشد بطوریکه بحث در مورد هویت بعنوان ساخت، هویت را در رابطه با ساختهایی از تئوریهای دیگر قرار میدهد که ساختهای شخصیت را مطرح میسازند:روان تحلیلگری{P3P}،رابطه موضوعی{P4P}و رشد شناختی{P5P}و بسیاری از متغیرهای وابستهایکه در روائی پایگاههای هویت بکار میروند از این قلمروها گرفته شدهاند.
بنابر این ممکنست گفته شود یک خود ایمن و ثابت،انسجام یافته،که در دوران کودکی رشد یافته باشد شرط لازم اما ناکافی برای رسیدن هویت به ساخت اصلیاش در نوجوانی میباشد."