چکیده:
آنچه امروزه از آن به عنوان ترور نام برده می شود, سابقه ای دو هزار ساله دارد که به نقل تاریخ معتبر از سوی فرقه سیکاری, 1 از یهودیان افراطی قرن اول میلادی, و با انگیزه های مذهبی آغاز شد. تداوم چنین اعمالی در قرون بعد و تا دوران معاصر از جهت انگیزه, روش های اقدام, اهداف و ابزارها, تنوع و پیچیدگی های زیادی داشته است. در تاریخ مکتوب اسلام, در نقل های شیعه و اهل سنت, مواردی به پیامبر اسلام (ص) نسبت داده شده است که شائبه صدق ترور را نزد برخی ایجاد کرده است. اسناد معتبر شیعه و اهل سنت حکایت از آن دارد که علاوه بر نهی و ممنوعیت شرعی ترور با عنوان هایی مانند فتک, ارهاب و اغتیال در سنت نبوی, شخص پیامبر با اقدامات مدنی و عقد پیمان های برادری و همزیستی میان مسلمانان ـ مهاجرین و انصار ـ و طوایف یهود, بخصوص سه طایفه بزرگ بنی قینقاع, بنی قریظه و بنی نضیر, در ایجاد و حفظ امنیت عموم شهروندان اعم از مسلمان و غیرمسلمان اصرار داشت. از سوی دیگر, موارد منقول در خصوص برخی اقدامات در حذف چند تن از سران یهود معارض در زمان پیامبر, علاوه بر ضعف سندی و عدم قابلیت استناد اقدامات به شخص پیامبر, اصولا فاقد صدق عنوان ترور و اعمال تروریستی است و باید در قلمرو اقدامات جنگی و قواعد مربوط به زمان جنگ مورد بررسی قرار گیرد. به قتل رساندن مخالفان در عصر پیامبر, اقدامی کاملا مشروع بوده است, اما پیامبر اسلام با وضع قواعد اخلاقی و نهی شرعی به صورت اکید از شیوع چنین اقداماتی نزد مسلمانان جلوگیری کرد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به این نکته, باید پاسخ هایی موجه برای این پرسش ها یافت: ـ آیا یهود ویژگی خاصی داشته اند که مورد تعرض قرار گرفته اند؟ ـ آیا اگر پیروان سایر ادیان الهی مانند مسیحیان در مسئله دخیل بودند, باز رفتار سیاسی پیامبر با آنان, غیر مسالمت جویانه بود؟ ـ در خصوص اقدامات غیر مسالمت جویانه با یهود, پژوهش را می توان این گونه به سامان رساند که اصل در اسلام در رفتار با پیروان سایر ادیان چیست: رفتار مسالمت جویانه یا غیرمسالمت جویانه؟ ـ چه قراین و دلایلی می تواند زمینه ساز مسالمت جویی جامعه نوبنیاد اسلامی با سایر ملل باشد؟ ـ چه قرائنی می تواند حاکی از تنش و زمینه های ناآرامی در رفتار گروه ها و دسته بندی های موجود یک جامعه باشد؟ ـ در صورت وجود چنین قرائنی, قواعد رفتاری نبوی چگونه رصد شده است؟ ـ اصل در رفتار پیامبر اکرم با غیر مسلمانان جامعه تازه تشکیل در مدینه چه بود؟ ـ در صورت امکان بروز تعارض, پیامبر از چه مکانیزم هایی بهره گرفت؟ ـ این مکانیزم ها چه محتوایی داشته است؟ ـ طرفین (جامعه اسلامی و شخص پیامبر, طوایف یهود) چگونه این مکانیزم ها را به کار برده اند؟ ـ طرفین چه تعهداتی برای استقرار صلح در مدینه داشتند؟ ـ چه تضمیناتی در صورت نقض قرارداد نسبت به طرفین در نظر گرفته شده بود؟ ـ آیا در صورت بروز اختلاف میان طرفین در نحوه اجرای قرارداد یا برداشت و تفسیر از مندرجات آن داوری تعیین شده بود؟ ـ آیا داوری امری مقبول بود؟ ـ داور که بود و چگونه داوری کرد؟ ـ سوال محوری دیگر در این مقطع آن است که آیا برای قتال با اقدام کنندگان علیه مسلمانان, اجازه یا اذن معصوم (پیامبر, امام) لازم است؟ به عبارت دیگر, اقدامات پیامبر در قبال طوایف سه گانه یهود, مجوز اقدامات مشابه در برابر اهل کتاب با چنان شرایطی می شود یا نیاز به اجازه حاکم اسلامی است؟ ـ حکم مسئله در مورد مسلمان اقدام کننده علیه حکومت اسلامی چگونه است؟ ـ آیا می توان به صورت غافل گیرانه وی را به قتل رساند؟ در پاسخ به پرسش های مذکور, باید به این نکته محوری توجه داشت که ما درصدد واکاوی سنت نبوی در همان عصریم و صواب یا ناصوابی آن اقدامات را در همان شرایط زمانی و مکانی می سنجیم."