چکیده:
بسیاری از عالمان (اعلمیت) را (توان مندتر) بودن معنا می کنند و می گویند: (اعلم کسی است که بر استنباط احکام شرعی از منابع آن، اقدر (توان مندتر) باشد و در فهم مصادر و منابع استنباط ادق (دقیق تر و ژرف نگرتر). )1
این تعریف گرچه خود نیاز به توضیح دارد، با این حال بهتر از تعاریف دیگر است و در میان علمای متاخر امامیه رواج دارد. اما اکنون اعلمیت و نظریات مربوط بدان را بیان نمی کنیم، بلکه این اصطلاح را مدخلی برای بازخوانی (تفاضل و برتری علمی) و معیار و ملاک های آن در مجامع دینی قرار می دهیم:
خلاصه ماشینی:
12 چنان که معنا ندارد برای تشخیص کر بودن آب, دچار ایستایی در نص شد و به (کان) تامه یا به (کان) ناقصه استناد کرد تا از استصحاب در این مورد خودداری کرد, بدین بهانه که اصل مثبت است13 به رغم آنکه فقیهان شایستگی خود را در فهم عرفی و تطبیق آن ثابت کرده اند, اما تعامل و برخورد نادرست با نصوص یا در مرحله اجرا و تطبیق آنها باعث به وجود آوردن نمونه هایی در فقه شده که بین شیء و لوازم و پیامدهای طبیعی آن تمایز پیش آید.
اگر فقیه (حق تألیف) را حقیقا نشناسد, می تواند از (کپی رایت) (حق نشر و توزیع و تألیف و اختراع) به عنوان حکم ثانوی یا اولی سخن بگوید؟ اگر فقیه شبیه سازی را نشناسد و تأثیر و پیامد آن را نداند, آیا می تواند درباره چنین کار پیچیده پزشکی و عملی حکم صادر کند؟ آیا فقط باید بگوید و بنویسد: (چنان که گفته اند یا بنابر قرار مسموع یا بنابر تقدیر سؤال سائل… ) کافی است؟ اگر عقل فقیه, خرد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نباشد (مقصود آن نیست که در امثال این زمینه ها حتما متخصص باشد) برخی اوقات مشکل است موضوع را تشخیص دهد, چه رسد به اینکه به درستی فتوا و حکم کند!