چکیده:
چندی پیش مقالهای با عنوان «بررسی جریان حکمیت از منظری متفاوت» در یکی از نشریات جنوب شرق کشور به چاپ رسید که در آن نکات و سخنان تامل برانگیز و قابل نقدی درباره تحلیل جریان حکمیت و تطهیر سران حکمیت وجود دارد. این نوشتار میکوشد، برای روشن شدن مسئله و با تکیه بر منابع معتبر و کهن اهل سنت، نقاط قابل تامل این مقاله را در شش محور، نقد کند.
خلاصه ماشینی:
"همانگونه که گفته شد، ولی دم عثمان، فرزندان وی هستند و حق قصاص یا بخشش قاتلان برای آنها ثابت است نه برای معاویه و سایر فرصتطلبان از طرف دیگر، طریقه اقامه دعوا نیز مشخص است؛ به این صورت که فرزندان عثمان به عنوان اولیای دم، میبایست همانند سایر مردم مدینه با خلیفه چهارم، حضرت امام علی بیعت میکردند، سپس از طریق حاکم وقت و خلیفه چهارم، علیه قاتلان عثمان، اقامه دعوا میکردند و قاتلان را در دادگاه، محکوم کرده و به مجازات اعمال خود میرساندند، چنانکه گزارشهای تاریخی و فتاوای علمای چهارگانه اهل سنت، به این نکته تصریح دارند.
وی بعد از تشریح اوضاع سیاسیـ اجتماعی مدینه در زمان قتل عثمان، درباره دیدگاه حضرت امام علی به عنوان خلیفه چهارم درباره قاتلان عثمان و همچنین شورش معاویه چنین میگوید: به حضرت علی امید میدادند که معاویه و سایرین به اطاعت آن حضرت درخواهند آمد [و با آن حضرت، بیعت میکنند] و فرزندان عثمان [اولیای دم] نزد امام آمده و نزد ایشان اقامه دعوا میکنند [و شکایت خود را به امام علی عرضه کنند] و عدهای را که در کشتن و محاصره کردن عثمان نقش داشتهاند، مشخص کنند، همانگونه که سیر و روند دادخواهی نزد امام و قاضی به این صورت است، در این شرایط است که [امام و قاضی] میتواند به حکم الهی عمل کند [و قاتل را مجازات کند].
494 ابن ابیالحدید در ادامه میگوید: اگر خونخواهی عثمان طبق راه و رسم صحیح خود و از طریق [خلیفه چهارم] و حکومت وقت پیگیری میشد [چنین خونریزی و جنگ افروزی پدید نمیآید]، در حالی که حضرت امام علی به معاویه چنین فرمودند: ای معاویه اما خواسته تو درباره خونخواهی عثمان، اول باید در اطاعت وارد شوی [و با من به عنوان خلیفه چهارم بیعت کنی] و سایر شورشیان را به سوی من بخوانی، آنگاه طبق قرآن و سنت پیامبر( عمل خواهیم کرد."