خلاصه ماشینی:
"/ این مرد با این قلب قطبی / احساس میکند اگر قطرة اشکی / به عواطف عالم ببخشد / از مردانگیاش کاسته گشته است (دو ماه در خسوف ص 32) من خوشبخت میشوم یا تو خط میخوری / تابستان بین من تو طولانیتر از روزهای مکرر است / نیامدم که ببازم / نیامدم که ببری / نیامدم که همیشه یک روی سکه بمانم (گنجشکهای حریص ص 12) اشعار این چهار مجموعه در قالب سپید سروده شدهاند و این قالب شعری در میان شاعران زن نسل اول مهاجر کمتر مورد توجه بوده است.
خوشبختی من / نیم ساعت اتفاق میافتد / در دخمههای تاریک ذهنم / که مرا میکشاند به سویی که نمیدانم / که نمیخواهم حرف بزنم / و نیم ساعت تنها باشم با حشرات موذی اتاقم (گنجشکهای حریص ص 58) مرثیهای برای دو چوتی مویت / در حصار بلند / که گریختن از ایشان / فقط به عهدة شاهزادة دروغی است / که هرگز نمیآید / تو یک جفت دست ظریف را / به سوزن و پارچه باختهای / و حتی روی خوابهای تلخت / دانهدانه گل میدوزی / تا همیشه پشت پنجره خواهی ماند / با همین دو چشم مات / و ذهنی از افسانه لبریز (دو ماه در خسوف ص 44) خوشبخت هستم / نه؟ / وقتی پیچش ممتد مویم را / در باد میشنوی / با چراغ میآیی / هر ماه (شکل هندسی تو ص 48) چقدر این چهار دیواری / با هوای نمور پاکیزهاش / مرا دچار عطش میکند / هی میخواهم پنجرهای بسازم به سوی هوای آلوده / و چشمهایم خیس شوند / چقدر دلم میخواهد / هوای آلوده را / درون ریههایم پر و خالی کنم / چقدر دلم میخواهد / خوشبخت نباشم (عکس ماه تو..."