چکیده:
هدف از انجام تحقیق،بررسی مقایسهای اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا بوده است.به این منظور 15 دانشجو با میانگین و انحراف استاندارد سنی 57/1-+23 سال،قد 2/5-+6/172 سانتیمتر و وزن 8/4-+5/74 کیلوگرم،بدون سابقهء آسیب در اندام تحتانی،در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل پویای آزمودنیها،پس از گرم کردن مختصر(10-5 دقیقه کشش و دوی نرم)،از تست تعادل ستاره (SEBT) در هشت جهت و برای اعمال برنامهء خستگی در عضلات عملکننده در ناحیهء مچ پا و زانو از دستگاه بیودکس استفاده شد.برای این منظور ابتدا حداکثر گشتاور عضلات پلانتارفلکسور و دورسی فلکسور مچ پا و عضلات فلکسور و اکستنسور زانو ثبت شد.سپس از هر آزمودنی خواسته شد که حرکات پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن مچ پا(برای اعمال برنامه در ناحیهء مچ پا)،و حرکات فلکشن و اکستنشن زانو(برای اعمال برنامه در ناحیهء زانو)را روی دستگاه بیودکس در نوبتهای نامحدود با 5 تکرار،انجام دهد.فرض بر این بود که اگر گشتاور تولیدی آزمونی طی سه حرکت متوالی زیر 50 درصد حداکثر گشتاور ثبت شده،طی اولین حرکت باشد،خستگی اتفاق افتاده است. همچنین برای اجرای برنامه خستگی تا حد واماندگی از آزمون بروس استفاده شد.بین اعمال برنامههای مختلف خستگی 72 ساعت استراحت،زمان لازم برای از بین بردن اثرات برنامه خستگی قبلی،در نظر گرفته شد.پس از اعمال هریک از برنامههای خستگی،پس آزمون SEBT به عمل آمد.برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای توصیفی،آزمون t همبسته و t مستقل در سطح معنیداری 05/0> P استفاده شد.با توجه به نتایج به دست آمده مشاهده گردید که اختلاف اثر خستگی عضلات پروگزیمال(فلکسورها و اکستنسورهای زانو)و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی(آزمون بروس)با اعمال پروتکل خستگی در ناحیهء دیستال(پلانتار فلکسورها و دورسی فلکسورهای مچ پا)در سه جهت(قدامی،قدامی داخلی و قدامی جانبی)معنیدار بوده و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی و خستگی عضلات عملکننده در ناحیهء زانو،باعث کاهش بیشتر فاصلهء دستیابی در این سه جهت شده است. همچنین مشاهده شد که ایجاد خستگی با پروتکل بروس در جهتهای سخت آزمون SEBT (جانبی،قدامی-جانبی و قدامی)نسبت به پروتکلهای خستگی موضعی کاهش بیشتری را در فاصله دستیابی به دنبال داشته است.یافتههای این تحقیق،بیانگر تأثیر معنیدار خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا است.
خلاصه ماشینی:
"نرم)،از تست تعادل ستاره (SEBT) در هشت جهت و برای اعمال برنامهء خستگی در عضلات
عملکننده در ناحیهء زانو،باعث کاهش بیشتر فاصلهء دستیابی در این سه جهت شده است.
عضلات پروگزیمال و دیستال و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا است.
تحقیق آنها نشانگر کاهش توانائی تعادل پویا پس از اعمال خستگی در عضلات یاد شده بوده
عضلات دیستال اندام تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی را مورد بررسی قرار
برای اعمال برنامه خستگی در گروه عضلات مورد نظر،از دستگاه بیودکس استفاده شد.
برای اعمال برنامه خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی،از آزمون بروس استفاده شد.
تعیین اختلاف اثر بین اعمال برنامه خستگی در دو موضع متفاوت(عضلات مفصل زانو و مچ پا)
پلانتارفلکسورها و دورسی فلکسورهای مچ پا،و نیز خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی، فاصله دستیابی آزمودنیها در همهء جهتهای تست تعادل ستاره کاهش معنیداری داشته
خستگی عضلات عملکننده در ناحیهء زانو،باعث کاهش بیشتر فاصلهء دستیابی در این سه
بیشترین کاهش فاصله دستیابی در آزمون SEBT پس از اعمال برنامهء خستگی ناشی از فعالیت
تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا بوده است.
تحتانی و خستگی ناشی از فعالیت تا حد واماندگی بر تعادل پویا بوده است.
این سه جهت دانست زیرا برای انجام این جهتها فرد باید به سمت عقب تکیه دهد و تنه در حالت اکستنشن باشد تا بتواند تعادل خویش را حفظ کند،در این وضعیت،نیروی جاذبهء عمل
SEBT پس از اعمال برنامه خستگی در ناحیهء مچ پا نیز میتوان گفت که برای اجرای تست"