خلاصه ماشینی:
"اما عملکرد دیگر این شورا که اهمیت جایگاه آن را افزایش میدهد، این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهعنوان بالاترین مرجع تصمیمگیری درمورد مسائل فرهنگی، وظیفة هدایت و جهتدهی تغییر و تحولات فرهنگی جامعه را نیز برعهده دارد.
مقوله فرهنگ همیشه در نظر ایشان حائز اهمیت بوده است؛ اما در سال 1381، و پس از بررسی گزارش عملکردهای شورای عالی انقلاب فرهنگی و نیز مطالعه مشکلات جاری کشور در حوزة فرهنگ، بحث مهندسی فرهنگی توسط ایشان مطرح شد.
پس وقتی میخواهیم عوامل تغییر فرهنگ را بررسی کنیم، یکی از باورهای اساسی این است که رفتار فرهنگی جامعه تا چه حد به نتیجه میرسد.
اگر بخواهیم نظام مهندسی فرهنگی کشور را بهخوبی درک کنیم؛ باید هر کدام از چهار رکن فوق را مورد توجه قرار دهیم و از هر یک تعریفی ارائه دهیم تا بتوانیم کارکرد کلیتی که آن را «نظام» نام نهادهایم، بررسی کنیم.
بنابراین اغلب مخاطبان این بحث، وقتی برای اولین بار با این عبارت برخورد میکنند، با ابهام روبهرو میشوند و معمولا سؤالاتی از این دست مطرح میکنند که «آیا فرهنگ، قابل مهندسیکردن است؟» و یا «میخواهید با روشهای مهندسی به فرهنگ بپردازید؟» همة این برداشتها، برخاسته از نگاه نسبی و جزئی به بخشی از موضوع است.
چون این دگرگونی در عصر حاضر سرعت زیادی پیدا کرده است، لازم است این تغییرات نیز در راستای تعالی جامعه هدایت شود، زیرا با وجود سرعت بالا و عوامل تأثیرگذار بیشماری که خارج از کنترل ما هستند، اگر تنها به محافظت از فرهنگ بسنده کنیم و برای جهتدهی و هدایت آن تلاش نکنیم، مجموعه ارزشهای ما به بیراهه کشیده میشود."