چکیده:
قرون متمادی است که از ظهور اسلام میگذرد و گرچه سیطرهی حکومتها و فعالیتهای اسلامی بسیار گسترده و پایدار بوده است،لکن هنوز الگوهای علمی و عملی متناسب با فرهنگ اسلامی برای ادارهی سازمانها وجود ندارد. اندیشمندان اسلامی به مفاهیم مدیریتی دست یافتهاند،اما راهی طولانی در پیش است تا بتوان از چنین مفاهیمی به نظریهها و الگوهای مدیریت اسلامی رسید. متن حاضر ضمن پرداختن به پیشینهی مدیریت در غرب و شرق،به استخراج پایههای مدیریت اسلامی میپردازد و دو گزینه را ارائه میکند.علاوه بر این کتاب مدیریت اسلامی از انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه را در قالب ساختار و محتوا مورد نقد و بررسی قرار میدهد.سپس در یک جمعبندی نهایی ضرورت همیاری استادان برجستهی حوزه و دانشگاه را یادآور میشود تا راه برای تدوین اثری در زمینهی فلسفهی مدیریت اسلامی و اثر دیگری در زمینهی مبانی،اصول و الگوهای مدیریت اسلامی هموار گردد.
خلاصه ماشینی:
"انواع نهادهای اداری،دولتی،تجاری،عمومی،غیر انتفاعی وتعاونی بر اساس بینشهای اسلامی ایجاد شده و با نگرشهای اسلامی اداره و بعضا هنوز ادارهیآنان تداوم یافته است؛اما پس از یک هزار و چهار صد و اندی که از عمر اسلام میگذرد و اینکهحکومت اسلامی در ایران نهادینه گردیده است؛یک سؤال اساسی مطرح است و آن اینکه الگویمدیریت اسلامی چیست؟ابعاد این الگو کدام است؟ارتباط و پیوند،یعنی عوامل سازندهی اینالگو چه صورتی دارد؟و آیا چنین الگویی میتواند یک مدل راهنما برای مدیریت نهادهایدولتی،خصوصی و تعاونی باشد؟نویسنده درصدد پاسخگویی به این سؤالها نیست،اما در پیآن است تا با نگاهی به کتابهای تألیفی موجود،به ویژه کتابی که پژوهشگاه حوزه و دانشگاهتحت عنوان مدیریت اسلامی به چاپ رسانده است؛آن را از نظر ساختاری و محتوایی نقد وبررسی نماید و در عین حال بحثی را برای تدوین مباحث مدیریت اسلامی طرح کند و از این راهتوجه اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی را برای دستیابی به یک الگوی نظری و کاربردی برایآموزش نسل دانشگاهی،به ویژه آن بخش از دانشجویان رشتههای مدیریت و اقتصاد و دیگررشتههای وابسته که ادارهی آیندهی نهادهای دولتی و خصوصی کشور را در دست خواهندگرفت،جلب نماید.
اما چنانچه به دنبال نظریهپردازی در زمینهی مدیریت در اسلام باشیم،مباحث کتاب از اینبعد-که کاملا اسلامی و برگرفته از متون قرآنی،احادیث و روایات و حتی رفتار ائمهمعصومین علیهم السلام و بزرگان دین باشد-غنی نیست؛البته نباید از نظر دور داشت که سرعنوانهایخاصی چون برنامهریزی جامع در قرآن،توکل،دعا،عوامل معنوی،شکست برنامه و حقمحوری در متن اثر وجود دارد و خود از نشانههای اولیه در استفادهی مناسب از مفاهیم و مباحثمرتبط با موضوع است."