چکیده:
این مقاله با هدف بررسی موقعیت حقوقی جامعه و اتحادیه اروپایی(EU)به رشته
تحریر درآمده است.اتحادیه اروپایی که اساس آن در سال 1952 میلادی و با تشکیل اولین
جامعه اروپایی بنام جامعه زغال سنگ و فولاد پیریزی شد، از اهمیت روزافزونی در
صحنههای سیاسی-اقتصادی جهان برخوردار است.در این مقاله سعی شده تا کنکاشی پیرامون
شخصیت حقوقی و به تبع صلاحیتهای قانونی آن برای اتخاذ اقدامات مستقل از دول عضو در
صحنههای بینالمللی انجام پذیرد. مقاله پس از بحث مختصری در خصوص موضوع شخصیت
حقوقی سازمانهای بینالمللی در جهان، به بحث پیرامون این ویژگی در رابطه با اتحادیه
اروپایی پرداخته و آن را از زوایای مختلف مورد ارزیابی قرار داده است.همچنین با
توجه به تمیز جامعه اروپا از اتحادیه اروپا و عدم تصریح معاهدات مربوطه به دارا
بودن شخصیت حقوقی اتحادیه، با استناد به رویه قضایی موجود در این خصوص توسط دیوان
اتحادیه اروپایی چنین نتیجه گرفته شده که اتحادیه نیز دارای این ویژگی میباشد و
میتواند در مجامع بینالمللی حضور داشته و اقدام به انجام عملیاتی نماید که لازمه
آنها دارا بودن شخصیت حقوقی میباشد.اگر چه هنوز در میزان و محدوده این اختیارات و
بطور کلی دامنه صلاحیت آن نظر واحدی اتخاذ نشده است، لیکن میتوان گفت که دیوان
اتحادیه نقشی بس مهم در توسعه و تکامل آن خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"اگر چه امروزه معمولا هنگام تأسیس یک شرکت یا سازمان، مقرراتی در اساسنامه آن لحاظ میشود که معطی شخصیت حقوقی به آن سازمان یا نهاد میباشد، لیکن هنوز این سوال باقی است که آیا عدم تصریح این نکته در اساسنامه، به مفهوم فقدان شخصیت و اهلیت حقوقی تأسیس و نهاد مربوطه میباشد؟ در این مقاله سعی شده تا ضمن بررسی تاریخچه و ارزیابی نظرات مختلف پیرامون شخصیت حقوقی سازمانهای بینالمللی، مشخصا به بحث در خصوص شخصیت حقوقی جامعه و اتحادیه اروپایی 1 ، که سنگ بنای آن در سال 1952 میلادی نهاده شد، و نیز صلاحیتها و اختیارات آن به عنوان یک نهاد و تأسیس بینالمللی بپردازیم، ضمن آنکه پاسخ پرسشهای فوق نیز در خلال مباحث ارائه میشود.
این مهم اگر چه در مقررات معاهدات مشخصا بیان نشده اما دیوان دادگستری اروپایی در پرونده ERTA تائید نمود که صلاحیتها و اختیارات داخلی جامعه که بر اساس ماده 210 وجود دارد به عرصههای بینالمللی نیز گسترش داده شده و جامعه میتواند ادعای شخصیت حقوقی بینالمللی نیز نماید.
اکنون این سوال مطرح میشود که آیا این اتحادیه که شامل جوامع، موضوعات داخلی و قضایی و سیاست مشترک امنیتی-خارجی میباشد، دارای شخصیت حقوقی است که به تبع آن اهلیت قانونی برای انجام امور محوله داشته باشد یا این ویژگی تنها اختصاص به جامعه اروپایی دارد؟ معاهدات EC و پس از آن معاهده ماستریخت(TEU)و نیز معاهده اخیر معروف به معاهده آمستردام که در سال 1997 امضا شد در این خصوص ساکت بوده و هیچگونه مقرراتی در این ارتباط مقرر نداشتهاند اما همانگونه که قبلا بیان شد در پرونده جبران خسارت، دیوان بینالمللی دادگستری تأکید نمود که لزومی به ذکر این ویژگی در اساسنامه یک سازمان بینالمللی نیست."