خلاصه ماشینی:
"چون فارسی نمیدانم آثار سیمین را به زبانی که قاعدتا بهترین بیان این نوشتهها است نخواندهام هرگز رمان سووشون رانخواندهام،و فقط با داستانهایی از دانشور آشنا هستم که برای کلاسم در دانشگاه استنفورد مینوشت.
وقتی نزدمن آمد با تردید او را در کلاس پذیرفتم،بیشتر از او با دانشجویان خارجی تماس داشتم و میدانستم اشتیاق آنها برایاستفاده از زبان انگلیسی بیش از احاطۀ آنها بر این زبان است.
ولی در مورد دانشور باید بگویم که هنوز یک ماه از شروعکلاس نگذشته بود که افسوس خوردم چرا زودتر سراغ کلاس من نیامده است.
همانطور که سیمین خود در مؤخرهای به تجدید چاپ داستانش در کتاب داستانهای کوتاه استنفورد(1954)نوشته است بنا به پیشنهاد من و شاگردان کلاس،ساخت داستانش را اندکی عوض کرد و من به عنوانویراستار و نسخهخوان برخی از اصطلاحات نامأنوس،ترکیب جملات را عوض کردم.
در پایان توقف کوتاهشدر استنفورد در مؤخرهای به«نرگس»،دومین داستانکوتاهش به انگلیسی،خودش لب کلام را نوشت و اینبار برای بیان کلماتی که چون آتش از وجودش شعلهمیکشید نه احتیاج به مباحث جمعی در کلاس داشت نهبه راهنمایی استادش."