خلاصه ماشینی:
"در این میان روشنفکران لاییک و سکولار نیز همچنان اصرار دارند که مشکل اصلی همین اسلام است و اسلام هم هیچ جوره با مقولاتی مثل دموکراسی،حقوق بشر و توسعه هم خوانی و سازش ندارد،به نظر برخی روشنفکران سکولار نه تنها اسلام دموکراتیک و دموکراسی اسلامی ممتنع است(که این دومی به عقیدهی نگارنده نیز قطعا ممتنع است)اساسا مسلمان دموکرات و پایبند به حقوق بشر هم نمیتواند وجود داشته باشد!5این روشنفکران باز هم بر مسئلهی«اصالت فرهنگ»به عنوان متغیر اصلی در فرایند توسعه تاکید میکنند و از این زاویه اسلام را مورد حمله قرار میدهند.
حالا به مالزی نگاه کنید؛کشوری که با در صد بالای رشد اقتصادی و سطح مطلوب شاخصهایی نظیر حاکمیت قانون رفتهرفته خود را در ردیف کشورهای توسعه یافته جای میدهد،پس از اندونزی دو کشور پرجمعیت مسلمان جهان عبارتند از پاکستان و بنگلادش که هر دو تجارب زیادی در دموکراسی داشتهاند و در هر دو نیز زنانی به عنوان نخست وزیر انتخاب شدهاند آن هم بسیار پیش از کشورهای غربی،این البته به هیچ وجه به معنای سرپوشگذاشتن بر ستم غیرقابل جنسیتی به زنان در این کشورها-خصوصا در پاکستان-نیست.
البته باید به این نکته نیز در اینجا اشاره کرد که ایران در میان کشورهای خاورمیانه تنها کشوری است که به دلیل سه دهه حکومت اسلامگرایان افسون بنیادگرایی در آن بسیار کمرنگ است،این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دیگر خاورمیانه مردم به بنیادگرایان به عنوان بدیل افسانهای حکومتهای موجود نگاه میکنند،پس در ایران به خاطر همین امتیاز بزرگ باید بیش از دیگر جاها دست از فلسفهبافی کشید و دست به کار اصلاحات اقتصادی و حرکت به سوی اقتصاد آزاد و حاکمیت قانون شد."