چکیده:
در باب «بوف و زاغ» در کلیله و دمنه، داستانی بدین مضمون آمده است که درودگری را در سرندیب زنی بسیار زیبا بود. آن زن و همسایه وی را الفتی پدید آمد و خویشان درودگر وی را از ماجرا با خبر ساختند. درودگر آزمون گفته آنان را تدبیری اندیشید و وانمود کرد که عزم سفر دارد و زن را وداع کرد و
چون او برفت زن میره را بیاگاهنید و میعاد آمدن قرار داد و درودگر بیگاهی از راه نبهره در خانه رفت. میره قوم را آنجا دید ... )کلیله و دمنه، ص (218
استاد مجتبی مینوی، در حاشیه کلیله و دمنه چاپ خود، از فحوای عبارت معنی «معشوق» و «فاسق» را برای میره استنباط کرده و آورده است:
صریح و واضح است که به معنی معشوق و فاسق است ... در کتب لغت این معنی ذکر نشده است. (همان جا)
هدف این مقاله کوشش در نشان دادن مطابقت نتایج ریشه شناسی و کارکردهای اجتماعی این واژه با آن معنایی است که استاد مینوی حدس زده اند.
میره در زمره واژه های بسیار کهنی است که با نهادی اجتماعی و سازمان یافته پیوند داشته و در کارکردهای گوناگون وابسته به این نهاد در متون از آن نشانه هایی بر جای مانده است. این واژه نخست به صورت maryan-ni به مردانی جنگی اطلاق می شد که در خدمت پادشاه میتانی در بین النهرین بوده اند )ویدنگرن 1378، ص (12. این واژه با لغت هندی کهن máryah- و اوستایی mairya- به معنی تحت اللفظی «مرد جوان» هم ریشه است.
خلاصه ماشینی:
"ویکاندر همچنین راهزن در متون کهن را نیز برابر با mairyoÎ میداند و، بنا بر شواهد اوستایی، بر این نظر است که این واژه کهن، در آغاز، معنایی ویژه داشته و در محدوده خاصی به کار میرفته و در اصل به معنی «مرد جوان، جوانسال، عضو گروه جنگی» بوده سپس کاربرد آن در این معانی از میان رفته است.
این آیین در همه انجمنهای متأخرتر، چون انجمن جوانمردان و فتیان نیز با شرب و قدحی محتوی آب و نمک و یا شیر قرین بوده است (شمسالدین آملی á صراف 1370، ص 72-73) و یا حتی به صراحت ذکر میشود که پیش از نبوت پیامبر اسلام ــ صلی الله علیه و آله و سلم ــ فتوتداری چنان بود که قدح خمر میخوردند (نجمالدین زرکوب á صراف 1370، ص 189).
بدین ترتیب، این انجمن مردان، که به طبقه جنگجویان در دوران بسیار کهن آریائی مربوط بوده، چنان متشکل نقش خود را در تربیت جوانان به منظور اهداف سیاسی ـ اجتماعی ایفا میکرده و چنان ریشه داشته که، به رغم مخالفت دین زردشتی نیز، همچنان باقی مانده و حتی پس از اسلام نیز از آنان الگوبرداری و همچنان برای اهداف سیاسی استفاده شده است.
به عبارتی، اگر قرار بود به چنین گروههایی، به حکم ویژگی اخلاقی و یا کارکردی آنها، عنوانی داده شود، یافتن عناوین مناسبتر دیگری چندان دشوار نبود؛ اما میبینیم که عنوان مرد جوان («جوانمرد»)، که معنای بسیار روشنی دارد، برای توصیف چنین انجمنهای متشکل اجتماعی ـ سیاسی با طیف گسترده اخلاقی به کار رفته است."