خلاصه ماشینی:
"سئوال دوم یکی از حاضران برخاست و گفت: مشکل اختلاف در خلافت پس از پیامبر، بزرگترین مانع در راه تحقق ایده شما است ما شیوه خلافت را انتخابی و صدیق را خلیفه پیامبر میدانیم و شما صیغه خلافت را انتصابی و تنصیصی و علی بن ابی طالب را خلیفه پیامبر میدانید، با این اختلاف چگونه وحدت و یا تقریب تحقق میپذیرد؟ در پاسخ گفتم: اگر ماهیت مسأله خلافت شکافته شود، خواهید دید که این نوع اختلاف در برابر این همه مشترکات، چندان مانعی نیست زیرا: اولا: اعتقاد به خلافت خلفای چهارگانه جزء اصول و عقائد اسلامی نیست، زیرا در کتاب و سنت وارد نشده و مسلمانان صدر اسلام که قبل از وفات پیامبر، دعوت حق را لبیک گفتهاند، با اسلام و ایمان کامل درگذشته و جهان را ترک گفتهاند درحالی که به خلافت و امامت کسی معتقد نبودند.
نخست فرزندم علیرضا آیاتی از کلامالله مجید تلاوت کرد، و مورد تحسین حاضران قرار گرفت در آن شب قدری در مورد مقامات سالار شهیدان سخن گفتم و این که امام میفرماید: در گذشته و در آینده برای یاران من نظیری نبوده و نخواهد بود، برای این است که در تمام نبردهایی که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و یا خلفا انجام میدادند، مجاهدین به حیات و بقای خود امید داشتند، درحالی که یاران سالار شهیدان همگی آماده مرگ بودند و میدانستند که فردا شربت شهادت خواهند نوشید بنابراین صحیح است حسین بن علی علیهالسلام بفرماید: «انی لا أعلم اصحابا اوفی و لا أفضل من اصحابی» ولی در عین حال، بیعت را از آنها برداشت و فرمود: همه شماها میتوانید این منطقه را ترک کنید، و به تعبیر خود آن حضرت که یک جهان بلاغت دارد، آنجا که فرمود: «واتخذوا اللیل جملا»."