خلاصه ماشینی:
"فرازی از سخنان آن حضرت را میخوانیم: اذا توفیت فلا تعلم احدا «(علی جان» پس از وفات من، هیچ کس را آگاه مکن) پس از آن برخی از محرمان ولایت و شیفتگان امامت را نام میبرد تا در مراسم شرکتکنند: الا ام سلمه و ام ایمن و فضه و من الرجال ابنی و العباس و سلمان و عماراو المقداد و اباذر و حذیفه (مگر ام سلمه و ام ایمن و فضه را از زنان و ازمردان دو فرزندم حسن و حسین(ع) و عباس و سلمان و عمار و مقداد و اباذر و حذیفهرا خبر کن) گویی عمق ستم ستمکاران چنان فاجعهای آفریده است که زهرای اندوهگینو ستمدیده را بر آن داشته، تاکیدی دیگر با بیانی صریح و شفاف نسبتبه مقصودخود بیان نماید: اوصیک ان لا یشهد احد جنازتی من هؤلاء الذین ظلمونی و اخذوا حقی فانهم عدویو عدو رسول الله.
(و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد) پس از این سخن،راه عمل به وصیتخود را تشریح مینماید که انجام مراسم به دور از دیدگان دشمنانخواهد بود: و ادفنی فی اللیل اذا هداءت العیون و نامت الابصار (مرا شب دفن کن، آن هنگامکه چشمها آرام گرفته و دیدهها به خواب فرو رفته باشد) و باز آن بانوی معصوم ومظلوم تصمیم به تصریح نام دشمنان میگیرد تا برای چندمین بار افزون بر بیان سخنخود و تاکید جملات، دوبار نیز نام دشمنان خود را بر زبان جاری کند که تا بیرقهستی در اهتزاز است وانسانهای اندیشمند و دین باور به وصایای وی مینگرند، آگاهباشند که با دلی لبریز از اندوه و نگاهی سرشار از اشک غم دنیا را ترک کرده استو از دست غاصبان راضی نبوده است."