خلاصه ماشینی:
"بدیهی است که اگر شارع اسلام میخواست بدون رعایت اصول روانی و اخلاقی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد، ممکن نبود و لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افکار و اذهان برای ریشهکن کردن میگساری که به صورت یک عادت ثانوی در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود، استفاده کرد و زمینه را برای اعلان حکم قطعی آماده ساخت بدین ترتیب که نخست در بعضی از سورههای مکی اشاراتی به زشتی این کار نمود چنانکه در سوره نحل میخوانیم: «و من ثمرات النخیل و الأعناب تتخذون منه سکرا و رزقا حسنا...
«ای مؤمنان درباره کشتگان حکم قصاص بر شما نوشته شده است به این ترتیب که آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از ناحیه برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد(و حکم قصاص تبدیل به خونبها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند( و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد) و او (قاتل) نیز به نیکی دیه را(به ولی مقتول) بپردازد، این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما!
چنانکه میبینیم، قرآن مجید در عین حال که حکم اصلی را «قصاص» قرار داده و برای پیشگیری از اثرات سوء آن در کنار این حکم، حکم اخلاقی «عفو» را عنوان نموده است و در آیه دیگر، پس از آن که کیفر هر بدی و آسیب و خسارت را که بر کسی وارد شود، سیئه و خسارت و آسیبی همانند آن تعیین کرده است، عفو کنندگان و اصلاحکنندگان را به اجر الهی نوید داده، آنگاه جهت رفع تعدی و تجاوز در کیفر، محبت خود را از ستمکاران و متعدیان سلب فرموده است: «..."