خلاصه ماشینی:
"مثلهای قرآن (2) تفسیر موضوعی قرآن مجید جعفر سبحانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) «مثل»های رایج در محاورات مردم مثل چیست؟ چگونه باید آن را تعریف کرد؟ فرق آن با حکمت و کلمات حکیمانه و کوتاه بزرگان چیست؟ در پاسخ هر سه سؤال به صورت کلی میتوان چنین گفت: هرگاه نکته سنجی در موردی به مناسبتی سخن حکیمانهای بگوید،و به خاطر زیبائی لفظ و لطافت معنا در جامعه انتشار یابد،و اهل زبان آن را در موارد مشابه بکار برند،چنین سخنی را مثل مینامند و احیانا آن را با پسوندی مانند«سائر»یا«رائج»همراه میسازند،و میگویند:«مثل سائر»یا«مثل رائج».
و استواری یک اندیشه در میان آنان و پایداری آن در حافظهء جامعه،نشانهء پختگی فکر و پشتیبانی مردم از آن است ما این حقیقت را با توضیح یک مثلی روشن میکنیم: برای بیدار کردن انسان بیعار که در گوشهای لمیده و پیوسته خواب ثروت میبیند بدون اینکه دست خود را به سیاه و سفید بزند بهترین منطق،همین شعری است که در جامعه به صورت مثل درآمده است.
فردوسی در این مورد میگوید: کس توبره برکند ژرف چاه سزد گرد کند خویشتن را نگاه 4-«مثل»حقایق اخلاقی و اجتماعی را که فراتر از حس و لمس است،در قالب امور محسوس میریزد و آن را به اذهان نزدیکتر میسازد،چنانکه میگویند: حق«مثل»را زند هرجابهجاش میکند معقول را محسوس و فاش تا که دریابند مردم از مثل آنچه مقصود است بینقص و خلل 5«مثل»به خاطر دربرگیری یک رشته افکار و اندیشههای بلند،طرف را به کنجکاوی وادار میکند تا فکر و اندیشهء خویش را بکار اندازد و واقعیت را به دست آورد،ما این حقیقت را با یک مثل روشن میکنیم: در زبان عرب آنجا که پاسخ نیکی به بدی داده شود،میگویند:«جزی جزاء سمار»."