چکیده:
هدف:هدف از این پژوهش بررسی تاثیر درمانشناختی-رفتاری بر عملکرد حل مسئله ریاضی دانشآموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات پایه پنجم ابتدایی شهر یزد بوده است.روش:نممونه پژوهش 30 نفر از دانشآموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات پایه پنجم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 86-1385 بودند که به روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای با استفاده از آزمون تشخیصی ایران کیمت دچار اختلال در ریاضیات تشخیص داده شدند و در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.در مرحله بعدی پیشآزمون حل مسئله ریاضی(فرم الف)بر روی هر دو گروه اجرا شد.سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه گروهی تحت درمانشناختی-رفتاری قرار گرفت و در پایان مجددا پس آزمون حل مسئله ریاضی(فرم ب)بر روی دو گروه اجرا شد.یافتهها:نتایج به دست آمده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که درمانشناختی-رفتاری عملکرد حل مسئله ریاضی دانشآموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات که تحت درمانشناختی-رفتاری قرار گرفتهاند(گروه آزمایش)نسبت به دانشآموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات که تحت درمانشناختی-رفتاری قرار نگرفتهاند(گروه کنترل)را بهبود میبخشد.همچنین بین عملکرد حل مسئله ریاضی،نمرات هوش، نمره امتحان ریاضی ترم قبل،معدل و نمره آزمون تشخیص ایران کی مت آزمودنیها رابطه معناداری وجود داشت،درحالیکه بین عملکرد حل مسئله ریاضی با وضعیت اقتصادی-اجتماعی آزمودنیها رابطه معنادار وجود نداشت.نتیجهگیری:با استفاده از درمانشناختی-رفتاری میتوان عملکرد حل مسئله ریاضی دانشآموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات را بهبود بخشید.
Objective: The purpose of this research was to explore the effectiveness of cognitive behavioral therapy on mathematics problem solving performance in fifth grade elementary school female students with mathematics disorder in Yazd.
Method: 355 grade elementary female students with mathematics disorder were recruited، and evaluated utilizing Key math test and assigned to two groups as experimental and control groups. The problem solving test was administered as the pretest، posttest and follow up. The experimental group received ten cognitive behavioral therapy sessions، and the control group did not receive any intervention.
Results: The results of analysis of covariance showed that there was a significant difference among mean scores of math problem solving performance in the two groups. Also the results of analysis of correlation displayed a significant correlation among problem-solving performance and IQ scores، average، math exam scores and Key-math score; solving performance and socio-economic status of subjects.
Conclusion: Accordingly، we can suggest that cognitive behavioral therapy can be applied as an effective therapeutic intervention for students with mathematics disorders.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر بررسیهای متعدد درباره اثربخشی شیوه آموزش خودآموزی در درمان افراد عقبمانده ذهنی و یا افراد دچار اختلالات یادگیری،پژوهشهای نیز به بررسی تأثیر مثبت درمانشناختی-رفتاری با استفاده از روشهای دیگر بر مشکلات عاطفی و روانی افراد مبتلا به مشکلات و اختلالات یادگیری پرداختهاند؛برای مثال لارسون13(1989؛به نقل از کوله و چان؛ترجمه ماهر،1372)خبر از پژوهش در زمینه کارآیی آموزش مسئلهگشایی شناختی بین فردی و مربوط به تکلیف در افزایش کارکرد تحصیلی گروهی از دانشآموزان دبیرستانی داده است که در معرض ناکامی تحصیلی و ترک تحصیل قرار داشتند.
از آنجایی که شواهد بسیاری مبنی بر اثربخشی درمانیشناختی-رفتاری به ویژه یکی از فنون آن یعنی روش به خود دستور دادن بر مشکلات تحصیلی و عاطفی و رفتاری دانشآموزان دچار اختلالات یادگیری وجود دارد،با توجه به مشکلات جدی دانشآموزان دارای اختلال در ریاضیات در امور تحصیلی و زندگی شخصی و اجتماعی و با عنایت به اهمیت روزافزون تعلیم و تربیت،این پژوهش تلاشی است به منظور چارهجویی مشکل گروه وسیعی از دانشآموزان در رابطه با یک فرآیند شناختی مهم یعنی حل مسئله؛به عبارت دیگر این پژوهش به دنبال پاسخ روشنی برای این سؤال است که آیا درمانشناختی-رفتاری بر عملکرد حل مسئله ریاضی دانشآموزان دارای اختلال در ریاضیات موثر واقع میشود؟ لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر درمان شناختی-رفتاری بر عملکرد حل مسئله ریاضی دانشآموزان دختر دچار اختلال در ریاضیات پایه پنجم ابتدایی شهر یزد بوده است.