خلاصه ماشینی:
دلیل دیگری که در مورد شیعه دوازده امامی بودن صابر وجود دارد، اشارات وی به ظهور حضرت مهدی(عج) و برپائی عدل و دادگری در جهان میباشد، از این روی در صفحه 61 دیوانش خطاب به ممدوح خود گفته است: مهدی بود که ظلم برد، عدل گسترد مهدی توئی بدین صفت اندر زمان خویش و در صفحه 99 به صورت دیگری هم گفته است: مهدی بود که دفع کند ظلم را به عدل مهدی توئئی بدین صفت اندر دیار خویش واینک ذکر اشعار صابر درباره حضرت امام حسین علیهالسلام : به کربلا چو دهان حسین از او نچشید همی دهند زبانها یزید را دشنام (2) و در ادامه همان قصیده گوید: اگر به زیر رکاب حسین، او بودی به دست فتح گرفتن عیان لشگر شام دانی که بر علی و حسین و حسن چه کرد عهد بد زمانه چه در سر چه در علن زهی به خلد روان کرده بر ثبات زبان روان فاطمه و حیدر و حسین و حسن بنیاد حسن و قبله احسان ابوالحسن در خلق و خلق مثل حسین و حسن شده در غزلی هم گفته است: آن عهد و وفای ما کجا شد از هر دو، دلت چرا جدا شد دی عادت تو همه وفا بود امروز چرا همه جفا شد بر لشگر حسن پادشاهی چونین شود آنک پادشا شد تا تو بشدی، بشد قرارم معلوم نمیشود کجا شد هجران تو دشت کربلا بود رو حصه من همه بلا شد ______________________________ 1) همان مدرک.
قوامی در زمان خود در بلاد عراق عجم بخصوص در شهر ری، مقامی به سزا و شهرت واحترامی قابل ارزش داشته و از شعرای شیعی و مداح اهل بیت علیهمالسلام بوده است، شعرش مشحون از پند و اندرز و زهد و طاعت و در این جهت به روش سنائی رفته و گفته است: شاد باش ای قوامی هنری کاهل ری را سنائی دگری قوامی در اثبات شیعه اثنی عشری بودن خود گفته: ز بعد علی یازده سیدند به میدان دین در، ز عصمت سوار یکی مانده زیشان نهان در جهان جهانی ازو مانده در انتظار ______________________________ 1) همان منبع، صفحات 159، 232، 242، 402، 417.