خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) یادداشتهایی درباره کارگردانی نمایش «نیرنگهای اسکاپن» مولیر یا کمد یا دلآرته؟ هر دو یا هیچکدام؟ قطب الدین صادقی این مقاله صورت نسبتا انسجامیافته-و چکیده- توضیحات و بحثهای فنی پراکندهای است پیرامون مفهوم کمدی و شیوه بازیگری آنکه در طول تمرینات نمایش نیرنگهای اسکاپن به مناسبتهای مختلف آورده شده و برای بازیگران در حکم راهنمای عمل یا منبع الهام بودهاند.
اگر مولیر در ابتدای کارنامه هنریش زیر نفوذ «پیرکرنی»و تراژدیهای او قرار داشت-و این یکی از علل ناکامیهای اولیهاش بود-در طی این سفر سیزدهساله با بکارگیری فنون نمایشی کمیک و مردمی و در برخورد با اقشار و تماشاگران مختلف دریافت که میتوان کمدی را-که میگفتند پستترین هنرها است-با هنر و خلاقیت به برترین مراتب رساند.
نیرنگهای اسکاپن با سه دورنمایهء بزرگ: 1-انتقام زیردستان از فرادستان،یا چگونه نوکران از اربابان خود انتقام میکشند؛ 2-نقد نظام دادگستری و شیوههای قضاوت، که طی نمایش مولیر سیستم فاسد و دست و پا گیر عدلیه آن روز فرانسه را افشا میکند؛ 3-اختناق جوانان توسط پیران،یا عشق و آینده جوانان محروم در گرو تصمیم پیرمردان ثروتمند است؛ نشان میدهد که این نمایشنامه دارای ظرفیتهای وسیع دراماتیکی است که میتواند در هر دوره و سرزمینی زنده و مطرح باشد.
گرچه محبوبیت کمدیا دلآرته اساسا متکی به نمایشهای کمیک بود،اما باید گفت که این نمایش آثار متفاوت دیگری هم داشته است.
شکل اجرایی نمایش کمدیا دلآرته-و حتی تجربه شخصی خود مولیر با گروه ایلوستر در سالهای گشت و گذار در فرانسه-به سهولت نشان میدهد که شکل اجرایی کار آنها تابع موقعیت اقتصادی و اجتماعی ایشان است."