خلاصه ماشینی:
"پیروزی قریب الوقوع کاندیداهای دولتهای اسلامی مشترک المنافع در انتخابات ریاست جمهوری خود میتواند نسل جدیدی از رهبرانی را به قدرت برساند که اسلام را به سیاست وارد کنند،ولی دلیلی برای توقع داشتن از آنها برای نگاه کردن به اسلام(مانند رهبران مسلمان خاورمیانه)به عنوان مبنای همکاری زیرمنطقهای یا روابط دوجانبه وجود ندارد.
Islamic extremism وسعت یافته میشوند-فرایندی که حد اقل تا حدی به احیای پیوندهای دینی میان هممذهبان منجر میشود-و آیا آنها دوباره متوجه جوامع اروپایی و ارو-آتلانتیک،بازگشت سیطره خواهناخواه روسیه و گسترش به سوی شرق و چین میشوند یا یک منطقه ویژه متمایز در آسیای مرکزی و خزر به وجود میآورند؟7این سؤالات زمینه بحث این نوشته دربارهء اسلام و زیر منطقهگرایی در جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع را تشکیل میدهند.
در نتیجهگیری آمده است: درحالیکه احیای اسلام نقش مهمی در همکاری زیرمنطقهای ندارد و جنبشها و سازمانهای وسیع فراملی ایجاد نمیکند،مسلمانان دوران بعد از فروپاشی شوروی حلقههای مختلف اتصال فراملی را به وجود میآورند،پایان بحث به تزلزلآفرینی بالقوه این اتصالها و همکاری آشکار شده میان گروههای اسلامگرای افراطی که با زحمت مشارکت(که لزوما مؤثر نیست)دولتهای زیر منطقه را جلب میکنند ختم میشود.
پیروزی قریب الوقوع کاندیدادهای دولتهای اسلامی مشترک المنافع در انتخابات ریاست جمهوری خود میتواند نسل جدیدی از رهبرانی را به قدرت برساند که اسلام را به سیاست وارد کنند،ولی دلیلی برای توقع داشتن از آنها برای نگاه کردن به اسلام(مانند رهبران مسلمانان خاورمیانه)به عنوان مبنای همکاری زیرمنطقهای یا روابط دوجانبه وجود ندارد."