چکیده:
پرسش اصلی بیان مسئلهی پژوهش حاضر این است که دانش آموزان شهر تهران چه نگرشی نسبت به زبان فارسی و برنامهریزی زبان دارند؟به بیان دیگر، هوشیاری زبانی این دانش آموزان در چه حدی است؟ضمن این که تأثیر متغیرهای مستقلی چون جنسیت،رشتهی تحصیلی و منطقهی آموزش و پرورش را نیز بر نگرشهای زبانی آنها خواهیم سنجید.به این ترتیب،در این پژوهش با توزیع پرسش نامه در میان 351 دانش آموز دختر و پسر مناطق 2، 1،4،6 و 16 شهر تهران تلاش میکنیم که به نگرشهای زبانی آنها دست یابیم.این مقاله به همراه جدولها و نمودارهایی بود که مراحل و روش کار نویسنده را نشان میداد.به دلیل حجم زیاد گزارش،جدولها حذف گردید.در این مقاله ابتدا به شرح مختصر مفاهیم هوشیاری زبان،نگرشهای زبانی،برنامهریزی زبان و سیاست زبانی و رابطهی آنها با یکدیگر میپردازیم.پس از تبیین این روابط،برای دستیابی به هوشیاری زبانی دانش آموزان شهر تهران،پژوهشی میدانی را شرح میدادیم.هدف نهایی مقاله جلب توجه برنامه ریزان زبان فارسی به ضرورت توجه به نگرشهای زبانی سخن گویان این زبان است.از آنجا که جوانان هر جامعه بهطور معمول پیش تازان تحولات اجتماعی از هر نوعاند، سنجش نگرشهای زبانی آنان میتواند تا حدی نشاندهنده سمت و سوی احتمالی آیندهی زبان باشد.در واقع،اجرای این نگرش سنجی و نگرش سنجیهایی نظیر این میتواند مهیاکنندهی برخی اطلاعات لازم دربارهی زبان باشد که پیش نیاز و مقدمهی ورود به برنامهریزی زبان است.چرا که برنامهریزان زبان نباید با حدس و گمان کار خود را آغاز کنند.آنها باید ابتدا به وضعیت زبان،از جنبههای مختلف،آگاه شوند، سپس برنامههای خود را طراحی کنند.
خلاصه ماشینی:
"کلید واژهها هوشیاری زبانی،برنامهریزی زبان،نگرش زبانی،سیاست زبان،روششناسی،پژوهش میدانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) دکتر نگار داوری اردکانی فرهنگستان زبان و ادب فارسی هوشیاری زبانی (براساس مطالعه میدانی دانش آموزان تهرانی) اشاره پرسش اصلی بیان مسئلهی پژوهش حاضر این است که دانش آموزان شهر تهران چه نگرشی نسبت به زبان فارسی و برنامهریزی زبان دارند؟به بیان دیگر، هوشیاری زبانی این دانش آموزان در چه حدی است؟ضمن این که تأثیر متغیرهای مستقلی چون جنسیت،رشتهی تحصیلی و منطقهی آموزش و پرورش را نیز بر نگرشهای زبانی آنها خواهیم سنجید.
با این حال،بسیاری از محققان ایرانی بهطور تلویحی بر لزوم توجه به نگرشهای زبانی سخن گویان یک زبان در کار برنامهریزی زبان تأکید کردهاند؛مثلا شفیعی کدکنی(7431)اظهار میدارد که از دایرهی ذوقیات مردم است که زبان گسترش مییابد و زنده میشود.
پس شاید بتوان نتیجه گرفت که آموزشهای رسمی در حوزهی علوم انسانی و زبان و ادبیات فارسی که برای دانش آموزان رشتهی علوم انسانی در مقایسه با دو رشتهی دیگر بیشتر بوده است،باعث شده است که این گروه دارای هوشیاری زبانی بالاتر باشند.
اما مورد سوم،شاید بتواند راهنمایی در جهت اضافه کردن یکی دو عنوان درسی در کتابهای زبان فارسی دبیرستان باشد و آن مباحثی است در باب اصول و ضوابط قرضگیری برای روشن کردن جایگاه بسیار از واژههای عربی در فارسی،که ظاهرا دانش آموزان تلقی درستی از آن ندارند.
این همه در مجموع نشاندهنده توجه آنها به نوعی فرهنگ خاص ایرانی است که به نظر میرسد این مقوله نیز بتواند آغاز گاه و نقطهی نفوذ مناسبی برای انگیزش دانش آموزان در حوزهی برنامهریزی زبان فارسی باشد."