خلاصه ماشینی:
"جرجانی اندر عذر دیر تمام شدن این کتاب چنین آورده است: یک عذر آن است که فرمان عالی خداوندی، لازال عالیا، چنان وبد که داروخانه بهاءالدوله را رحمةالله این بنده تیمار دارد و مردم خوارزم چون دیدند که آن چیز بر دست بنده میرود بیشتری روی بدین بنده داشتند و گاه و بیگاه از سؤال و جواب مردمان نزدیک شده زحمتی بودی و بنده را به ضرورت، هر ساعت گوش به سؤال یکی بایستی داشت و دل به جواب او مشغول تا سهوی و تقصیری نیوفتد و اندر این معنی پیوسته بوده است.
اگر کسی در احکام فقه شاگردی ابوالقاسم قشیری شافعی را کرده باشد و هنگام آوردن احکام حیض نظر شافعی و ابوحنیفه را بیاورد آیا دلیل قاطعتری برای گرایش او به اهل سنت نیست؟ در اغراضالطبیه جرجانی ص 507، (چاپ بنیاد فرهنگ ایران) چنین مینویسد: و کمترین حیض، دو روز است و بیشترین هفت روز.
آنچه که در نظر جرجانی بوده آن است که اگر صفراء بیش از حد به جریان خون وارد شود یا به اندامهای تن دفع شود بیماریهای سطح پوست به وجود میآید از جمله حمره یا «باد سرخ» نه جمره یا سنگریزه، ضمنا در زبان عربی در برابر (lithiasis) واژه حصوی یا رملی آمده است نه جمره، که شاید به یاد مراسم «رمی جمرات» که سنگاندازی به شیطان در صحرای عرفات است این چنین تفسیر شده است.
در حالی که اگر در برابر آن physic یا physigonomy آورده میشود دقیقتر بود چون در شرح این واژه عربی آمده است: «لین البشرة، والنعمة الهیئة واللون» که میتوان وضعیت جسمانی (physical) یا ساختار (structure) گذاشت.
فرانطیس درست میباشد و این چنین در متون پزشکی کهن آمده و کاتب نسخه اشتباده کرده است."