چکیده:
روند پیشرفت و توسعه فن آوری ارتباطی چنان شتاب حیرت انگیزی دارد که دوران کنونی را «عصر اطلاعات » نام نهاده اند. تاثیر فن آوری ارتباطی در حیات اجتماعی به دوشکل قابل بررسی است : یکی ، در قبال تبادل فرهنگ ها و دیگری ، در مورد حاکمیت دولت ها. توسعه این فن آوری ، ارتباط بین الملل را فراتر از ارتباط بین الدولی قرار داده است و فرهنگ ها به دور از حاکمیت جنبه های سیاسی ، امکان تبادل و تعامل یافته اند. اما آیا این امر به معنی کاهش حاکمیت دولت هاست ؟ این مقاله با بررسی مساله حاکمیت ، معتقد است که تحول در زمینه فن آوری ارتباطات و افزایش تبادل فرهنگ ها، به معنی کاهش حاکمیت کشورها نیست ، لیکن حاکمیت تحت تاثیر عوامل نام برده ، متحول شده و بار معنایی جدیدی یافته است .
خلاصه ماشینی:
"جهانی شدن در عرصه فرهنگ،فرصتها ومحدودیتهایی برای کشورها ایجاد کرده است و کشورهایی که توانایی استفاده از این فرصتها راداشته باشند،میتوانند همین ابزارهای جدید ارتباطی را بهعنوان عاملی برای متحول کردنحاکمیت خویش و محدود کردن سایر حاکمیتها بهکار برند.
یکی از دستاندرکاران رسانههای غربی در مورد جریان اخبار جهانی میگوید: «انحصار کشورهای غربی در زمینۀ توزیع اخبار به حدی است که حتیگزارشهای نوشته شده دربارۀ یک کشور جهان سوم برای توزیع در نقطههایدیگری از جهان توسط آژانسهای خبری بینالمللی که در نیویورک،لندن وپاریس متمرکزند،ارسال میشود که این خود سلطۀ فرهنگی و استعمار جدیدمیافزاید.
اگرچه مصنوعاتی چند در این زمینه به سایر کشورها داده میشود و یا آنان تواناییساخت آنها را بهصورت مونتاژ بهدست آوردهاند،اما همین تسلط فنآورانه همانند زیرساختهایتلگرافی و راهآهن در قرن نوزدهم میلادی و بزرگراههای حملونقل و خطوط هواپیمایی در قرنبیستم،توازن قدرت فرهنگی را برهم زده،امکانات و فرصتهای چشمگیری برای دستهای ازکشورها فراهم آورده است.
اکمیت ایران و وضعیت جدید مباحثی که تحت عنوان"تهاجم فرهنگی"،در چند سال گذشته در ایران طرح شده است،بهنوعی تأثیر فنآوریهای نوین ارتباطی بر عرصۀ فرهنگ و حاکمیت ایران را مینمایاند؛اما اینمسأله را باید با دیدی همه جانبه نگریست و در دام نگرشهای جناحی و سوءاستفاده داخلی ازآنکه،متأسفانه طی سالیان گذشته موجب لطمه به منافع ملی شده است،گرفتار نیامد.
کشورهایی که از توان بالای صدور محصولات فرهنگی برخوردارند و قادرند میاندادهها و نهادهای نظام سیاسی خود،با محیط خارجی تعادل مثبت پدید آورند،حاکمیت خود رادر وضعیت جدید و متحول جهانی تأمین میکنند،و کشورهایی که قادر نباشند در چرخۀ این نظام میان دادهها و نهادهای خود تعادل برقرار کنند،به سوء کارکرد دچار میآیند و حاکمیت آنهاتضعیف میشود."