خلاصه ماشینی:
اغلب علمای تربیت معتقدند که اطفال باید مطلق استعدادهای ذاتی و ارثی پرورش یابند و برای سنجش استعداد هر یک باید اطفال را در دبستانها و هنرستانهای مختلف بگردانند تا در هر رشتهای که استعداد و ذوق شخصی او را مشاهده کردند بتقویت آن پردازند و اگر غیر از این باشد تربیت تأثیرش محدود بوده و در آنکس که فطرتا قابلیت دارد اثر میبخشد ولی در دیگران مفید واقع نمیشود.
برای حفاظت خود از شر طوایف دیگر بساختن شهرها و قلعهها و آلات و ادوات جنگی پرداختند و بدینطریق فکر معماری و صنعت و استفاده از نبات و جماد در آنها پیدا شد و در نتیجهء این فکار و اعمال و اختراعات و اکتشافات که همه در اثر سازگاری محیط اجتماعی است کمکم پا بمرحلهء ترقی و تکامل گذاشتند آیا حالا کوچکترین شباهتی مابین ساکنین قطبین و مناطق معتدله موجود است؟ آن یکی در نتیجهء ناسازگاری محیط هیچ تغییری نکرده و با حیوان قطبی تفاوت چندانی ندارد و این یکی در نتیجه استعداد تکامل جسمی و معنوی پیدا کرده و اکنون میخواهد از عالم بشریت نیز چند قدمی فراتر گذارد و باسرار کاینات پیبرد.
خود این قسم نیز بر دو گونه است:نظری و عملی تربیت نظری-عبارتست از آموختن طفل بواسطهء حافظهء سمعی و بصری یعنی تعلیم او چه از روی کتاب و چه از خارج.
پس چنانکه گفتیم طفلی که تازه بعرصهء وجود قدم میگذارد اولن محیط زندگی او خانه و نخستین مربی او مادر است(باید دانست که پدران نیز در تربیت اطفال تأثیر دارند ولی چون زن طبیعتا برای نگهداری و پرورش اولاد آفریده شده است و بعلاوه چون در این سنین طفل بیشتر با او مأنوس است لذا در اینجا تقریبا روی سخن با مادرانست).