چکیده:
مفهوم شهروندی را باید در بافت کلیتر مطالعهء حقهای اجتماعی و حقوق بشر تحلیل کرد.در این تحلیل،باید به سه مسألهء عمده توجه کرد:چیستی شهروندی،چگونگی ارتباط شهروندی با دیگر نهادهای اصلی اجتماعی و فرایندهای تاریخی یا علی پدیدآورنده و گسترشدهندهء شهروندی. شهروندی بهطور مستقیم از نظریهء قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو ناشی میشود.از دیدگاهی تاریخی و جامعهشناختی،میتوان شهروندی را نخست به مثابهء پیامدی از تغییر اساسی در انقلاب فرانسه و دوم به منزلهء برآمد مدرنگری همراه با انقلاب صنعتی تحلیل کرد.در نظریهء مدرن اجتماعی، سنتهای مختلفی از شهروندی وجود دارد که در این نوشتار به سه سنت اشاره میشود:سنت بریتانیای کبیر(مبتنی بر رابطهء تاریخی میان رفاه و شهروندی)؛سنت امریکایی(مبتنی بر رابطهء میان گروههای نژادی، ملتباوری و دولت)؛و سنت اروپایی(مبتنی بر رابطهء دولت و شهروندی و رابطهء حوزهء عمومی و خصوصی)
خلاصه ماشینی:
"سنتهای مختلفی از شهروندی وجود دارد که در این نوشتار به سه سنت
برای گسترش بیشتر مطالعهء شهروندی در نظریهء اجتماعی معاصر،میتوان به
شهروندی اجتماعی در جامعههای مدرن برای ایجاد گونههای جدید همبستگی
به مثابهء دین مدنی ایدهای است که بهطور مستقیم از نظریهء قرارداد اجتماعی( 1990
بهطور کلی دو برداشت ناهمساز از این بحث وجود دارد.
من7(1987)این استدلال وجود دارد که شهروندی نمونهای خاص از راهبرد طبقهء
شهروندی در میان سامانههای سیاسی-اجتماعی مختلف،از این دوگانگی ساده
برای نمونه،سنتی مهم از نظریهء سیاسی اسلامی وجود دارد که بر آن
استدلال من این است که اگرچه شهروندی بهمنزلهء یک نهاد و به مثابهء یک نظریه میتواند بانظامهای سیاسی کهن یونانی و رومی همراه شود،از دیدگاه
تاریخی و جامعهشناختی قانعکنندهتر این است که شهروندی را نخست به مثابهء
این ایدههای مارشال درابتدا در مقالهء معروف وی دربارهء شهروندی و طبقهء
هردو نظریهپرداز اجتماعی شهروندی را در این بستر بسیار مشکلآفرین
افزوده شود که این تنش در رابطهء میان استحقاقها و تکلیفها نیز بازتاب دارد.
کلی میان این سه بحث جدا ولی آشکارا مرتبط دربارهء ماهیت شهروندی تمیز
nationalism و سوم،سنتی اروپایی وجود دارد که به رابطهء میان دولت و شهروندی توجه دارد.
این بحث اروپایی بر مسألهء رابطهء میان حوزهء عمومی و خصوصی یا جامعهء مدنی
نهادهای شهروندی را سامانهای در نظر میگرفت که برای اصلاح این ویژگی جامعهء
میان ایدهء جامعه و ملت-دولت وجود داشته است که خود واژهء شهروندی آن را
این بوده است که بستر سیاسی همواره مهمی برای شهروندی،یعنی سازمانها و
این دگرگونیهای جهانی بار دیگر بحث دربارهء شهروندی را تغییر داده"