چکیده:
مهمترین منابعی که ما را در شناخت موسیقی و عصر قاجار یاری میدهد عمدتا سفرنامههای سفرا و مستشرقان و دفترچه خاطراتی است که از سفرا و درباریان آن عصر برجای مانده است.این عصر به دلیل امتزاج فرهنگی با برخی از دولتهای پیشروی فرهنگ آن زمان همچون فرانسه و اطریش باعث شکوفایی و رشد فرهنگی در ایران گردید.
از سفرنامههای مهم این دوران میتوان به سفرنامه اوژن فلاندن که در 1219 و در زمان محمد شاه قاجار در ایران به سر میبرده و کنت دوگوبینو و دفترچه خاطرات اعتماد السلطنه نام برد.
همچنین تئوری موسیقی و بیان شرححال نوازندگان و هنرمندان این عصر در کتب و رسالات مهمی چون بحور الالحان نوشته فرصت شیرازی 1322 ه.ق و نوشتههایی از وصال شیرازی(1197-1262)که در عصر فتحعلی شاه میزیسته،دال بر این ادعا میباشد.
درواقع عمدهترین منابع تحقیق شامل سفرنامهها،خاطرات و یادداشتهای سفرا و مستشرقانی است که در فاصلهی سالهای 1200 تا 1344 هجری قمری در ایران بهسر میبردهاند و بهطور عینی و ملموس اوضاع و احوال ایران و خلقوخوی شاهان قاجار را دیده و نگاشتهاند. دورهی قاجار از نگاه آنان دورهای است که شاهان قاجار به دل باز شدن درهای تجارت و ارتباط فرهنگی با کشورهای اروپایی چارهای جز همسو شدن با این فرهنگها را نداشته و در سایهی این ارتباط هنرمند قاجار توانست حضوری عینیتر و بیشتر نسبت به دورههای قبلی یابد.
در بررسی حاضر سعی شده از تکرار نامهایی که پیشازاین در مقالات متعدد به ذکر آن پرداختهشده،اجتناب گردد و بیشتر بر ساختارهای اجتماعی دورهی قاجار و عوامل مؤثر و تأثیرگذار بر هنر و بهخصوص موسیقی این عصر توجه شود.
خلاصه ماشینی:
(حقیقت،1369،600) وی در جای دیگر به نقل از سعیدی در سفرنامهای از اوژن اوبن وزیر مختار فرانسه که در سالهای 1324 و 1325 هجری در ایران مأموریت داشته در کتاب خود به نام(ایران امروز)که در سال 1908 میلادی در پاریس به چاپ رسیده است دربارهی موسیقی ایرانی در آن زمان که مقارن استقرار حکومت مشروطه در ایران است،چنین مینویسد: «موسیقی ایرانی اصلا نت ندارد و علاقهمندان آن را از استاد به سینه یاد میگیرند و همینطور نیز به دیگری منتقل میکنند.
شاید بتوان تاریخ این کار را به اواخر دورهی صفوی یا اوایل دورهی قاجار برگرداند؛چراکه در کتابها و رسالههایی که از سدهی نه هجری به بعد و پیشاز قاجاریه در موسیقی ایران نوشته شده،از هفت دستگاه بهصورتی که در دورهی ناصری معمول بود و اکنون نیز متداول است، ذکری به میان نیامده است.
صادق همایونی مینویسد:علت ساختن آن هم این بود که چون ناصر الدین شاه در مسافرت فرنگ تماشاخانههای اروپایی را دیده و (به تصویر صفحه مراجعه شود) سالار معزز و سه نفر از هنرآموزان با گروه هنرجویان نظامی و غیر نظامی مدرسه موزیک خوشش آمده بود برای نقش نمایش در ایران دستور داد که با استفاده از معماری«آلبرت هال»لندن که تئاتر بزرگ سلطنتی انگلستان بود محلی ساخته شود و نمایشات بزرگ در آن برگزار گردد و این کار با کمک مهندسان انگلیس صورت گرفت ولی هنوز ساختمان آن تمام نشده بود که موجی از مخالفت برای اجرای نمایش در آن برخاست و ناصر الدین شاه آن را به تعزیهخوانی اختصاص داد و در این محل تعزیههای پرشکوه برگزار میشد.