خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی هندسه در نظام هنری شرق(نقاشی ایرانی) و نظام هنری غرب(کوبیسم) ناصر ساداتی* اشاره: آنچه در این پژوهش سعی در ارائهی آن میشود نگاهی است به هندسه و فرم هندسی در هنر قبل از اسلام در ایران،همچنین نوع تفکر اسلامی و مطالعهی تأثیر آن در هنر دوران اسلامی با نگاهی به تفکر هنری مدرن در غرب و رهیافت جدید آنها و گرایشات انتزاعی در هندسه.
آنچه در اینجا به عنوان هندسه نام میبریم شاید به نوعی عمان علم هندسه باشد که در هنر اسلامی میگوییم هندسه هنر است و هنر،هندسه و علم است یعنی این دو را جدا از یکدیگر نمیدانیم در حالی که در غرب اینگونه نیست.
چرا که گرچه هنرمند مسلمان این نوع انتزاع را در قالب رمز و نماد برای ماوراء الطبیعه به کار میبرد ولی دلیل آن کاملا معلوم و برمیگردد به اینکه او تحتتأثیر آموزههای اسلام و مکتب عرفانی آن قرار دارد.
میتوان گفت که زبان هندسه بر پایه این تفکر یک زبان علمی و محض نیست بلکه زبان رمز و اشاره است که هنرمند با ساختن شکلهای جدید و پدیدههای نو،خودش را در مسیر این زبان اشاری جای میدهد.
از اوج نقاشی ایرانی در مکتب هرات بسیار سخن گفتهاند ولی اگر دقیق نظر بیندازیم میبینیم آنچه اینها بهعنوان شاخصههای هنر اسلامی،در نگارگری تعقیب میکنند به نوعی در نقاشی قبل از اسلام نیز وجود دارد.
میتوان گفت هنرمند غربی با تکیه و شناخت عناصر زیباییشناسی مشرق زمین و بهخصوص نگارگری ایرانی به چنین دریافتی رسیده است چرا که میخواهد به همان مفاهیمی برسد که عرفان اسلامی در خودش دارد.