خلاصه ماشینی:
"با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در اسفند 1329 آمریکاییان احساس کردند که بایستی این نهضت را در همین مرحله متوقف نمایند تا ضمن اینکه در ظاهر به احساسات ملی مردم ایران پاسخ داده شده باشد،با متزلزل شده تسلط شرکت نفت ایران و انگلیس،راه را برای نفوذ خود در مناسبات سیاسی ایران و ایلات متحده امریکا در طول این پنجاه و دو سال(1935-1883)اگر چه از محدودهی معینی تجاوز ننمود،اما این دوره زمینهساز حضور همه جانبه و گستردهی ایلات متحده امریکا در ایران به عنوان قدرت مسلط گردید که به مدت 25 سال نیز ادامه یافت و سرانجام با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1375 شمسی/1979 میلادی و جریانات ناشی از مناسبات دو کشور پس از گذشتن از چندین بحران پی در پی،قطع گردید.
در بخش اول موافقتنامهی مذکور آمده است:«دولت شاهنشاهی ایران مصصم است که در مقابل تجاوز مقاومت کند و در صورت تجاوز به کشور ایران،دولت کشورهای متحده امریکا طبق قانون اساسی امریکا، اقدامات مقتضی را که شامل استفاده از نیروهای نظامی خواهد بود به طوری که مورد توافق طرفین باشد و به شرح مندرج در قطعنامهی مشترک برای ایجاد صلح و ثبات ودر منطقهی خاورمیانه به منظور مساعدت با دولت شاهنشاهی ایران بر حسب درخواست آن دولت به عمل خواهد آورد.
اگر چه در دورهی مورد بحث ابتکار عمل و پیشبرد مناسبات دو جانبهی ایران و امریکا در بیشتر موارد ظاهرا از سوی دولتمردان ایرانی انجام میپذیرفت که خود متأثر از فضای حاکم بر روابط بین المل و منطقهی خاور میانه بود،اما متأسفانه طرد و نادیده گرفتن ساختارهای مردم سالارانه به ویژه پس از کودتای انگلیسی-امریکایی 28 مرداد علیه دولت ملی محمد مصدق از جمله دلایل ناکار آمدی نظام سیاسی فر گرایانه در برههی مورد بحث است."