چکیده:
شرح ابن میثم بحرانی بر نهج البلاغه از ویژگی هایی برخوردار است که آن را از سایر شروح ممتاز می سازد. همچون: جامعیت شارح آن در علوم عقلی و نقلی و در اختیار داشتن نسخه سید رضی و تقریر برهانی نهج البلاغه و تحقیقات عرفانی و تقریر علمی حکمت های اخلاقی و استفاده از علوم عصری و داوری بین شرح قطب راوندی و ابن ابی الحدید و موجود بودن نسخه های دستخط مولف. انتقاداتی نیز بر این شرح وارد است که از جمله آنها اعتماد کردن شارح بر علوم عصری مانند نظریه بطلمیوس است.
خلاصه ماشینی:
"همچون:جامعیت شارح آن در علوم عقلی و نقلی و در اختیاز داشتن نسخهء سید رضی و تقریر برهانی نهج البلاغه و تحقیقات عرفانی و تقریر علمی حکمتهای اخلاقی و استفاده از علوم عصری و داوری بین شرح قطب راوندی و ابن ابی الحدید و موجود بودن نسخههای دستخط مؤلف.
مثلا در شرح خطبه 171 ماجرای تاریخی جنگ جمل را نقل کرده و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است(نک:3/331 تا 339)،اما برخی از منتقدان از قلت معلومات تاریخی ابن میثم سخن گفتهاند،از جمله صاحب بهج الصباغة میگوید:«مع قلة اطلاعه علی التاریخ فیخبط فیه»(25)،ولی حقیقت آن است که وی در نقل و نقد تاریخ بصیر بوده است،اما تخصص وی در این رشته به پایهء تخصص او در علم و کلام نمیرسد.
به طور کلی میتوان گفت:نسخه ابن میثم از نهج البلاغه به دلیل آنکه همان نسخهء سید رضی است جایگاه والایی به شرح ابن میثم داده است و این امتیاز که تنها شرح ابن میثم از آن برخوردار است،نزد نسخه شناسان و مصححان اهمیت ویژهای دارد و قدر آن بر اهل تحقیق پوشیده نیست.
تعابیر دیگری که از حقیقت فوق در نهج البلاغه آمده از این قرار است: الف-الیمین و الشمال مضله و الطریق الوسطی هی الجادة(خطبه 15)و ابن میثم در شرح آن میگوید:«و کل واحد من طرفی الإفراط و التفریط بالنسبه إلیه هو المراد بالیمین و الشمال من ذلک الوسط و هما طریقا المضله»(1/306).
این تشابه نه از آنروست که ابن میثم خود به تعریف فضایل و رذایل اخلاقی پرداخته،بلکه شرح او تنها تبیین و تفصیل حکمتهای امیر مؤمنان علی(ع)است و ابن مسکویه و دیگران در تدوین علم اخلاق از انوار فروزان نهج البلاغه و کلمات امام علی(ع)بهرهها بردهاند."