چکیده:
بنا به روایت های فراوانی از شیعه و اهل سنت، حضرت علی (ع) نخستین جامع قرآن کریم پس از پیامبر اکرم (ص) بوده، اما شبهه هایی نیز مطرح شده است. نخست این که اهل سنت با انگیزه توجیه بیعت نکردن امام (ع) با خلیفه اول به روایت این روایات اقدام کرده اند. بنابراین، در درستی این روایت ها خدشه وارد است و دیگر این که مراد از جمع قرآن، به خاطر سپردن است و نه مکتوب کردن قرآن. آنچه بر شبهه اول دلالت دارد تنها در روایت های ابن سیرین دیده می شود، اما روایات او مرسل بوده و از انسجام برخوردار نیست و با دیگر روایات جمع هم خوانی ندارد. شبهه دوم با هدف صیانت قرآن که از سوی امام (ع) نقل شده است، منافات دارد و با آنچه بر مکتوب بودن گردآوردی ایشان دلالت دارد، نمی خواند. از این رو، هیچ یک از این دو شبهه نمی تواند جمع قرآن به وسیله امام علی (ع) را مورد تردید قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"-روایت ایوب و ابن عون:روایت این دو نفر از ابن سیرین را با هم یا به تنهایی میتوان در چندین مرجع اهل تسنن یافت(نک:ابن سعد،2/388؛ابن أبی شیبه،6/148؛ ابن عبد البر،الاستیعاب فی معرفة الأصحاب،3/973-974؛التمهید لما فی الموطا من المعانی و الاسانید،8/300-301؛حسکانی،1/37-38؛ابن عساکر،42-398)؛ -روایات سدی:روایت جمع قرآن از حکم بن ظهیر از سدی از عبد خیر از امام علی(ع)نقل شده است(نک:ابن ندیم،41؛ابو نعیم اصبهانی،1/67؛حسکانی،1/36)در روایتی دیگر،حکم بن ظهیر از سدی از عبد خیر از یمان از امام علی(ع)روایت میکند (نک:حسکانی،1/37)؛ ج-روایت ایوب از عکرمه:عبد الرزاق(211 هـ ق)در مصنف خویش،سوگند امام علی(ع)بر جمع قرآن را در ضمن گفتگو عمر با آن حضرت،ذکر کرده است (نک:حسکانی،1/37)؛ ج-روایت ایوب از عکرمه:عبد الرزاق(211 هـ ق)در مصنف خویش،سوگند امام علی(ع)بر جمع قرآن را در ضمن گفتگوی عمر با آن حضرت،ذکر کرده است (نک:صنعانی،5/450؛ابن عبد البر،3/974؛حسکانی،1/37؛محب الدین طبری،2/217).
بررسی روایات اهل سنت در میان روایات جمع قرآن به دست حضرت علی(ع)،تنها در روایت ابن سیرین (110 هـ ق)،واژگانی مشاهده میشود که میتواند شبههء مورد بحث را تقویت کند و همین روایت است که از سوی دانشمندان اهل سنت،بیشتر نقل شده است (نک:ابن سعد،2/338؛ابن أبی شیبه،6/148؛ابن عبد البر،الاستیعاب فی معرفة الأصحاب،3/974؛التمهید لما فی الموطا من المعانی و الاسانید،8/300-301؛حسکانی، 1/37-38؛ابن عساکر،42/398-399؛محب الدین الطبری،2/217؛سیوطی،الاتقان، 1/161؛تاریخ الخلفاء،185؛ابن حجر هیتمی،2/375).
در روایت اشعث،ایوب و ابن عون از ابن سیرین، ابو بکر از امام(ع)میپرسد:آیا از امارت من ناخشنودی؟3(نک:ابن سعد،2/338؛ابن أبی داود،10؛ابن عبد البر،الاستیعاب فی معرفة الأصحاب،3/974؛التمهید لما فی الموطأ من المعانی و الاسانید،8/300-301؛حسکانی،1/38)و در نقل ابن ابی شیبه از ابن عون،خلافت،به جای امارت به کار برده شده است0نمک:6/148)،اما مهمتر این که حسن بن دینار،دیگر راوی ابن سیرین روایت میکند..."