خلاصه ماشینی:
"با این حال، باید توجه داشت که دلالت چندگانه معمولا در سطح واژه و جمله منتزع از متن وجود دارد و در بافت خود متن رفع میشود.
دلالت چندگانه واقعی تنها وقتی پدید میآید که رابطه خاصی بین مفاهیم برقرار شود و این وقتی اتفاق میافتد که واژه یا جمله اولا در بافت قرار گیرد، خواه زبانی خواه غیرزبانی؛ ثانیا بتوان، با توجه به بافت، معانی متعدد معقول برای آن قایل شد.
منظور از خصوصیت نوعی این است که واژهها معمولا بر طبقهای از مقولات ــ مقولاتی که در یک یا چند مشخصه مشترکاند ــ دلالت میکنند نه بر مدلولی واحد؛ مثلا طبقهای از موجودات وجود دارند که «پرنده» نامیده میشوند، اما اگر دقیقا به این طبقه نگاه کنیم خواهیم دید که برخی از اعضای این طبقه همه خصوصیات پرنده را دارند، مانند گنجشک، و برخی دیگر بعضی از خصوصیات اصلی پرنده (پرواز کردن و لانهسازی روی درخت) را ندارند مانند شترمرغ و پنگوئن.
آنها چهار دلیل برای ابهام بیان میکنند: 1) فراموشی (ضعف حافظه): گوینده لغت مناسب را فراموش میکند؛ 2) زبان در آن مورد خاص هیچ لغت دقیق مناسبی ندارد یا گوینده این لغت را نمیشناسد؛ 3) موضوع مکالمه احتیاج به دقت زیادی ندارد و تقریب و تخمین در آن کافی است؛ 4) برای کنترل جو عمدا تعبیری مبهم را اختیار میکنیم.
برای کسانی که زبانی را به عنوان زبان دوم فرا میگیرند نیز آشنایی با پدیده ابهام بسیار مهم است، چون آنان باید بدانند که چگونه زبان مبهم را درک کنند و چگونه، کی و کجا این زبان را به کار ببرند."