چکیده:
داستان کوتاه،همواره به عنوان یکی از ژانرهای اصلی بسیاری از روایات ادبی مطرح بوده و مطالعات فراوانی که در زمینه ویژگیها و عناصر سازندهء آن صورت گرفته،مؤید همین مهم است.در واقع همین ویژگیهایند که روایت را در داستانهای کوتاه از سایر انواع ادبی متمایز میسازند.اما گاهی ادبیات معاصر فرانسه این مرزها را درهم آمیخته و تشخیص ژانرهای ادبی را بسیار دشوار میسازد. اغلب داستانهای ژان ماری گوستاو لوکلزیو در زمرهء آثار نویسندگانی است که خود را متعلق به هیچ سرزمین و یا فرهنگی نمیدانند.او از ادبیات جهانی برای نوشتن داستانهای کوتاه خود بهره میبرد و با تلفیق افسانه و اسطوره در داستان کوتاه،شکل نوینی از داستاننویسی را ابداع میکند.مقالهء حاضر به طرح این مهم میپردازد که ابعاد این شکل نوین داستاننویسی کدامند و از چه عناصری تشکیل شده است.از اینرو،در پاسخ به این پرسشها،به بررسی گسترهء ادبیات جهانی در روایت موندو و داستانهای دیگر ژان ماری گوستاو لوکلزیو با رویکردی تطبیقی پرداختهایم
خلاصه ماشینی:
">تلفیق افسانه و اسطوره در داستانهای کوتاه ژان-ماری گوستاو لوکلزیو فریده علوی* دانشیار دانشکدهء زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران،ایران ناهید شاهوردیانی** استادیار دانشکدهء زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران،ایران (تاریخ دریافت:8/2/88،تاریخ تصویب:11/3/88)چکیده (IBداستان کوتاه،همواره به عنوان یکی از ژانرهای اصلی بسیاری از روایات ادبی مطرح بوده و مطالعات فراوانی که در زمینه ویژگیها و عناصر سازندهء آن صورت گرفته،مؤید همین مهم است.
با این نقل قول میتوان به تقابل ساختار رمان و داستان کوتاه پرداخت و نشان داد که برخلاف رمان،در داستان کوتاه روایت ماجرای اصلی بسیار سریع صورت میگیرد،عناصر همگونی در آن جمع شدهاند،نقطه مشترکی برای همه آنها تعریف شده و بالاخره اینکه،پایان آن برخلاف انتظار است و از اینروست که به قول تودورو"خلق پایانی متفاوت[از آنچه به تصور میرفت]به معنای ایجاد تغییر در آغاز داستان است"[همان 208]پس آغاز داستان همچون پایان آن از اهمیت خاصی برخوردار است.
موندو و داستانهای دیگر:از افسانه تا اسطوره تزوتان تودورو در کتاب مقدمهای بر ادبیات تخیلی،به نقل از پیر مابیل،مینویسد: "فراتر از رضایتمندی،کنجکاوی،و همه هیجاناتی که خواندن افسانهها و قصهها در ما ایجاد میکند،فراتر از نیاز به سرگرمی،فراموشی،حس دلپذیر و یا هولناک،هدف واقعی از سفر شگفتانگیز[در افسانه]،همانا رسیدن به درک کاملتری از واقعیت جهانی است.
در این روایت جدید نقش اصلی تمام داستانهای موندو و داستانهای دیگر کودکان بیسرپناهی هستند که مانند شوالیههای افسانهای از دو ویژگی منحصربهفرد برخوردارند: یکی پاکی روح آنان که هنوز با سیاهی حاکم بر جامعه آلوده نشده و دیگری قدرت رویا پردازیشان است."