چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی فلسفهء ابو حامد غزالی و استخراج آرای تربیتی وی است.بدین منظور سعی شده ابا استفاده از منابع موجود و در دسترس،افکار و روش فلسفی غزالی بررسی شده و با روش ساختن مبانی فلسفی او بتوان جایگاه فلسفهء اسلامی را در مقایسه با فلسفه یونانی و غرب شناخت و همچنین مشخص کرد که آرای دانشمندان اسلامی دربارهء تربیت و به خصوص تربیت کودکان تا چه اندازه در زمان حاضر کاربرد داشته و مورد تأیید نظریات تربیتی معاصر میباشد.
نتایج بهدست آمده نشان میدهد که روش فکر و فلسفهء غزالی با وجود اینکه با دیگر فیلسوفان مسلمان و فیلسوفان غرب شباهت هایی دارد،منحصر به فرد است؛چرا که وی با شک بنیادی خود و با تکیه بر متون و اعتقادات اسلامی بسیاری از آرای فیلسوفان و حتی فیلسوفان اسلامی را مورد انتقاد قرار داده و با باریکبینی و محور قرار دادن قرآن و سنت بر ضد آنها اقامهء دلیل کرده است.در واقع فلسفهء غزالی بیش از آنکه جنبهء سازندگی داشته باشد،جنبهء انتقادی به خود گرفته است.همچنین نظریات تربیتی او حد اقل در جهان اسلام تحول عظیمی ایجاد کرد و امروزه نیز بسیاری از روشها و اصول تربیتی وی راهنمای کار دستاندر کاران تعلیم و تربیت کودکان است.
خلاصه ماشینی:
"هدف پژوهش حاضر بررسی فلسفهء ابو حامد غزالی و استخراج آرای تربیتی وی است.
غزالی همین دیانت را نیز در تعلیم و تربیت محور کار خود قرار
میدهد و معتقد است که تعلیم و تربیت باید به آدمی(متربی)کمک کند تا به واقعیت
انسان گوهری الهی دارد که از این نظر مانند فرشتگان است و یک عنصر خاکی را
از نظر غزالی به یمن وجود روح یا نفس(فضیلت)است که انسان دارای گونهای
راههای کسب معرفت:غزالی معتقد است که انسان از دو راه کلی میتواند شناخت
به نظر غزالی معرفت حقیقی معرفتی است که به وسیلهء آن امر معلوم در نفس کاملا
1. اخلاق:غزالی در تعریف خلق میگوید:«خلق عبارت است از هیأتی که در نفس راسخ است و افعالی در کمال سهولت و آسانی بدون نیاز به فکر و اندیشه از آن صادر
هدف تربیت:بدیهی است که دربارهء هدفهای تربیتی حتی امروزه نیز اتفاق نظر
پرورش اسلامی دانست و به باور عمیق غزالی این اصل وی را وا داشته است که گوهر
تربیت به این معنی است که فراگیر از عوامل بازدارنده در راه آموزش و یادگیری پرهیز
این میان دو چیز لازم است:یکی آنکه خوی فساد از وی بیرون کشد و دیگر آنکه تخم
با وجود این اوصاف فلسفه غزالی چند اشکال دارد که شاید به دیانت تعصبآمیز و یا شاید به فلسفهء شکاک و انتقادی او برمیگردد:
1. غزالی بر فلاسفهء قبل از خود شوریده است و آرای آنها را سخت مورد انتقاد قرار
7. در حوزهء تعلیم و تربیت نیز ایراداتی که میتوان به غزالی وارد کرد این است که:"