چکیده:
هدف از تدوین این مقاله،تبیین معرفتشناسی از دیدگاه سهروردی و استنباط دلالتهای تربیتی آن است.این پژوهش از نوع تحقیق کیفی است که ساخت نظریه را هدف قرار داده و از بالاترین سطح تأویل و انتزاع برخوردار است و براساس نظر اسمیت مبنی بر امکان استنتاج دلالتهای تربیتی از فلسفه و اینکه بین فلسفه و تعلیم و تربیت رابطه وجود دارد،به تبیین و استخراج دلالتهای تربیتی معرفتشناسی فلسفه اشراق سهروردی پرداخته است.سهروردی معرفت را محصول تقابل و تعامل استدلال عقلی و درک شهودی میداند که حصول آن جز از طریق سلوک و تصفیه باطن امکانپذیر نیست.او بر این عقیده است که از طریق«تجربه حضوری»است که سالک میتواند پارهای از حقایق را مستقیم و بدون میانجی بشناسد و نسبت به آنها علم پیدا کند؛لذا این نوع معرفتشناسی مستلزم شکل ویژهای از اهداف،اصول،معلم و شاگرد،برنامه درسی و ارزشیابی در تعلیم و تربیت است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"از این قاعده میتوان به مسئله رؤیت نزد سهروردی اشاره کرد که معتقد است: «رؤیت(مشاهده)نه آن است که نوری از چشم خارج شود و نه اینکه صورت چیزی در چشم منطبع(منعکس)شود،بلکه دیدن با این طریق انجام مییابد که چون انسان با یک موجود خارجی روشن و مستنیر مقابل شد،نفس به آن احاطه مییابد و این احاطه نفس دیدن است؛پس حقیقت رؤیت،اشراق نفس و توجه حضوری با آن موجود است»(داناسرشت،1348،ص 12)و لذا به این نتیجه میتوان رسید که علم حضوری، محور اصلی معرفتشناسی سهروردی را تشکیل میدهد که در این زمینه سهروردی خود را مدیون خلسهای میداند که در آن خلسه،ارسطو او را در مسأله علم راهنمایی میکند.
هدف تعلیم و تربیت با توجه به اینکه هدف در تعلیم و تربیت،به معنای وضع نهائی و مطلوبی است که به طور آگاهانه،سودمند تشخیص داده شده است و برای تحقق آن،فعالیتهای مناسب تربیتی،انجام میگیرد(بهشتی و دیگران،1379،ص 5)؛ازاینرو،تدوین اهداف تربیتی معرفتشناسی فلسفه اشراق سهروردی به شکلی نظاممند مستلزم برقراری ارتباطی وثیق با اصل«تجربه حضوری»است؛چراکه تجربه حضوری اساس تفکر و خمیرمایهء اصلی نظریه و نظام تعلیم و تربیت اشراقی است؛به سخن دیگر،برای دستیابی به یک نظریه و نظام از تربیت اشراقی،لازم است تمام جنبههای شناخت انسان در داخل مدار معرفت حضوری محاط شوند و شاگرد در تمام مدارهای یادشده در جهت معرفت،از خود حرکت و پویایی نشان دهد.
دستیابی به معرفت اشراقی پدیدهای است که ذاتا دارای ارزش هدفی است،ولی با نظر به سطوح و قلمروهای مختلف معرفتی(حصولی و حضوری)،یک سطح و قلمرو میتواند به عنوان وسیله نگریسته شود که این مسئله،با توجه به قلمروهای معرفت نزد سهروردی قابل توجیه است؛چراکه سهروردی قلمرو معرفت حصولی را مقدمهای برای کسب معرفت حضوری میداند؛بنابراین،هدف آموزش و پرورش به این اعتبار در تقدم و تأخری ویژه،علوم نظری(علوم حصولی)را وسیله و در راستای تحقق علوم عملی(معرفت حضوری-طریق عرفان شهودی)قرار میدهد."