چکیده:
فارابی،مؤسس فلسفهی اسلامی که به عنوان معلم ثانی پس از ارسطو شناخته میشود،از فیلسوفان برجستهی جهان اسلام است.نظریات فارابی در مباحث اخلاقی و ارزششناسی مبنای اندیشهی فیلسوفان و حکیمان پس از او در بحث اخلاب و تربیت اخلاقی قرار گرفته است.در این مقاله، ابتدا دیدگاه ارزششناسی فارابی در موضوعات اساسی ارزشهای اخلاقی تبیین و سپس دلالتهای آن برای تربیت اخلاقی در خصوص اهداف،اصول و روشها استنتاج میگردد.
از دیدگاه فارابی،ارزشها از معقولات ثانویهی فلسفی است.او ارزشهای اساسی را مطلق میداند.به نظر وی،غایت اخلاق،تحصیل سعادت است.وی سعادت را به دو بخش دنیوی و اخروی تقسیم میکند و سعادت دنیوی را مقدمهی سعادت اخروی میداند.بر اساس دیدگاه ارزششناسی فارابی،مهمترین اهداف تربیت اخلاقی عبارت است از:شناخت و ایمان به خدا، تقرب به خدا،سعادت،تفکر و تأمل،تعقل و اعتدال.برخی از اصول و روشهای به دست آمده از این دیدگاه به صورت اصل(روشها)عبارت است از:استمرار در تغییر اخلاق و رفتار (محاسبهی نفس-ضد)،تدریجی نمودن پرورش اخلاقی(سیر کمالی در واگذاری وظایف اخلاقی -تمرین و عادت)،تحول در نگرش(تصحیح معیار ارزشگذاری-توجه به امتحان الهی)و....
خلاصه ماشینی:
"این الگو نمونهای مینیاتوری نیز دارد که بدن آدمی است(الفارابی،1991،ص 118-119)؛بنابرا این،اجزای مدینه نیز اعم از منزل یا آحاد مردم،اگر به مقتضای جایگاه ویژهی خود در نقشهی جامع مدینهی فاضله عمل کنند و اندیشهای متناسب با جایگاه عملی خویش در این مجموعه داشته باشند،به برترین کمالات انسانی ممکن میرسند؛از همین روست که جهتگیری تعلیم و تربیت،نزد فارابی:«هدایت فرد به وسیلهی فیلسوف و حکیم برای عضویت در مدینهی فاضله برای دستیابی به سعادت و کمال اول در این دنیا و کمال نهایی در آخرت است»(پژوهشکدهی حوزه و دانشگاه،1378،ص 272).
این الگو نمونهای مینیاتوری نیز دارد که بدن آدمی است(الفارابی،1991،ص 118-119)؛بنابر این،اجزای مدینه نیز اعم از منزل یا آحاد مردم،اگر به مقتضای جایگاه ویژهی خود در نقشهی جامع مدینهی فاضله عمل کنند و اندیشهای متناسب با جایگاه عملی خویش در این مجموعه داشته باشند،به برترین کمالات انسانی ممکن میرسند؛از همین روست؟؟؟ که جهتگیری تعلیم و تربیت،نزد فارابی:«هدایت فرد به وسیلهی فیلسوف و حکیم برای عضویت در مدینهی فاضله برای دستیابی به سعادت و کمال اول در این دنیا و کمال نهایی در آخرت است»(پژوهشکدهی حوزه و دانشگاه،1378،ص 272).
فارابی رسیدن به مقام و مرتبهی اتصال به عقل فعال را تنها به واسطهی افعال ارادی میسر میداند؛افعالی که پارهای از آنها فکری و پارهای دیگر بدنی است و چنین نیست که نیل به سعادت با انجام هر نوع فعلی صورت پذیرد؛بلکه افعالی خاص میتواند رسانندهی انسان به کمال غایی خویش باشد(همو،1991،ص 105)."