چکیده:
عصر ساسانی از درخشان ترین دوران های فرهنگی ایران پیش از اسلام است. اگر چه بسیاری از آثار مکتوب آن دوره بر جای نمانده، هنوز در معدود کتاب های بازمانده به زبان پهلوی (فارسی میانه)- که بیشتر آنها پس از دوره ساسانی و در سده های سوم و چهارم هجری تالیف نهایی یافته اند- و نیز در لابه لای کتاب های نویسندگان دوره اسلامی می توان از پیشرفت های علمی آن دوره و نیز از گام هایی که در راه واژه گزینی برداشته شده بود آگاهی یافت. ابن ندیم، به نقل از ابوسهل بن نوبخت، یکی از مترجمان کتاب های پهلوی به عربی (وفات: 200 ه)، می نویسد که به فرمان اردشیر بابکان (پادشاهی: 224-240 م)، و پسرش شاپور (پادشاهی: 240-270 م) کتاب هایی را از هند، چین و روم به ایران آوردند و به زبان فارسی [میانه] ترجمه کردند. هم چنین، به روایت کتاب چهارم دینکرد، شاپور فرمان داد کتاب های مربوط به پزشکی، ستاره شناسی، حرکت، زمان، مکان، جوهر، آفرینش، کون، فساد، تغییر عرض، منطق و صنایع را از هند، روم و دیگر سرزمین ها گردآوری کنند و به اوستای موجود منضم سازند. یاقوت نیز می نویسد در ارجان فارس افرادی زندگی می کردند که به خطی شکسته- مخصوص نگارش کتاب های پزشکی، ستاره شناسی و فلسفه- می نوشتند. تاسیس مدرسه های مهم علمی در شهرهایی چون الرها، نصیبین و جندیشاپور در زمان پادشاهی خسرو انوشیروان (پادشاهی: 531-579م)، مراکزی برای برخورد افکار هندی، چینی، یونانی، رومی، سریانی و ایرانی، به وجود آورد...
خلاصه ماشینی:
"وندافزایی یا اشتقاق ــ شیوه بسیار زایا و متداول واژهسازی در متنهای پهلوی استفاده از وندهای اشتقاقی، بهخصوص پیشوند نفی a- (an- پیش از مصوتها) و پسوندهای -ãÎg (سازنده صفت نسبی)، -ãÎh (اسم معنیساز) و -isÏn (اسم مصدرساز) است، مانند:فارسی میانه برابر فارسی معنی a-grift-aÎr(بندهشن)"اگرفتار"نامحسوس aÎmeÎz-isÏn-aÎn(گزیدههای زادسپرم)"آمیزشان"اخلاط] اربعه] aÎmeÎz-isÏn-ãÎh(بندهشن)"آمیزشی"، آمیزش (دانشنامه)مزاج baw-eÎn-ãÎd-aÎr-ãÎh(دینکرد، 326)"بوانیداری"مکونیت cÏand-ãÎh(مکنزی)چندی (دانشنامه)کمیت cÏeÎ-ãÎh(دینکرد، 164)"چیی"، چیزی، چیستی (کشف المحجوب)ماهیت cÏiyoÎn-ãÎh(دینکرد، 182)چونی (جامع الحکمتین)کیفیت dãÎd-aÎr-ãÎg(دینکرد، 47)دیداری (کشف المحجوب)مرئی eÎk-ãÎh(شکند گمانیگ وزار)یکیی (دانشنامه)وحدت kuÎ-gyaÎg-ãÎh(دادستان دینی)کجایی (دانشنامه)این padãÎrift-aÎr(دینکرد، 357)"پذیرفتار"، پذیرا (دانشنامه)قابل tan-oÎmand-ãÎh(گزیدههای زادسپرم)تنومندی (دانشنامه)جسمیت(15)tuhãÎg-ãÎh(بندهشن)"تهیگی"، تهی (التفهیم)خلأ xwad-ãÎh(دینکرد، 356)خودی (دانشنامه)ذات تداوم این شیوهزایای واژهسازی را در متنهای فارسی دری نیز میتوان دید: اویی (خوان الاخوان): هویتچرایی (دانشنامه): علت باشاننده (زاد المسافرین): مکونچیزی (کشفالمحجوب): ماهیت بستناکی (دانشنامه): انجمادرونده (جامع الحکمتین): سیاره بیهشانه (هدایة المتعلمین فی الطب): هذیاننهادگی (رساله در علم کلیات وجود): وضع _______________________________ 15 ) بیرونی (در التفهیم) واژه «تنومندی» را به معنای «جرم» به کار برده است.
در پایان، برای نشان دادن عمق زایایی زبان پهلوی در ساخت واژههای علمی و فلسفی، به برخی از مهمترین مشتقات فعل buÎdan "بودن" اشاره میشود: abeÎ-buÎd(گزیدههای زادسپرم): "بیبود"، کمبود؛ (بندهشن): دیو تفریط abeÎ-buÎd-ãÎh(گزیدههای زادسپرم): "بیبودی"، کمبود؛ (بندهشن): تفریط baw-eÎd-aÎn(نیبرگ): باشندگان (در آینده)؛ (بندهشن): آیندگان baw-eÎn-ãÎd-an(دینکرد، 327): بودکردن، به وجود آوردن baw-eÎn-ãÎd-aÎr-ãÎh(دینکرد، 326): بودکنندگی، به وجود آورندگی baw-isÏn(بندهشن): بوشن (رساله نفس)، کون، هستی، وجود baw-isÏn-gaÎr(دینکرد، 249): هستکننده، به وجود آورنده baw-isÏn-ãÎh(فرهوشی): هستی، وجود baw-ãÎh-ist-an(گزیدههای زادسپرم): بوده شدن، ایجاد شدن baÎsÏ-isÏn(گزیدههای زادسپرم):وجود، هستی، کون بسنجید با: باشاننده (خوان الاخوان): مکون باشنده (زاد المسافرین): مکون باشیدن (خوان الاخوان): تکوین buÎd(بندهشن): بود (خوان الاخوان)، وجود؛ موجود buÎd-ag(دینکرد، 201): بوده (زاد المسافرین)، موجود buÎd-ag-ãÎh(فرهوشی): بودگی (زاد المسافرین)، وجود buÎd-isÏn(گزیدههای زادسپرم): بودش (زاد المسافرین)، هستی، وجود buÎd-ãÎh(فرهوشی): بودی، هستی ham-baw-isÏn(گزیدههای زادسپرم):ترکیب ham-baw-isÏn-ãÎg(دینکرد، 372): مرکب ham-baw-isÏn-ãÎh(دینکرد، 326):ترکیب hameÎ-baw-eÎd-ãÎh(نیبرگ): ابدیت، جاودانگی hameÎ-buÎd-ãÎh(نیبرگ): ازلیت منابع ابنسینا، دانشنامه علایی (الهیات)، به کوشش محمد معین، چ 2، کتابفروشی دهخدا، تهران 1352."